5.26.2010



 داریوش ستاره

السلامو علیک ای قاتل
از هادی خرسندی


مقدمه ، داوید فاخری
افسوس که یک شهروند فرانسوی برای کشورش عزیز، اما درحکومت ملایان شهروند ایرانی انقدر ناچیز است که دولتش با تبانی با دولت وقت فرانسه، سیاستمدار ی  برجسته و وطن پرست و همکار مصدق، شادروان دکتر بختیار را درکشور فرانسه به طرز فجیعی توسط این موجود نفرت انگیز « وکیلی راد » ترور میکنند !. و در ادامه این ترفند کثیف ۱۸ سال بعد دو بار ه  و با یک گروگانگیری برنامه ریزی شده دروغین قاتل ان شادروان را آزاد و به ایران باز میگرداند و مقامات به پیشباز او میروند و بر گردن شکسته اش  حلقه های گل می آویزند.
جمهوری کثیف اسلامی انقدر در این ۳۲ سال گذشته قاتل و ادمکش پرورش داده که به نام محمد ( ص ) و اسلام عزیز و ان امام گور به گور شده  با کمال میل خود را داوطلب میکنند که سر ببرند و ادمها را مثله کنند ! و گر نه فکر میکردیم که وکیلی راد را به ایران باز گردانده اند تا دوباره او را برای ترور نخبه دیگری در یخ بخوابانند !

وکیلی راد پس از گشاد گشاد رفتنهای سخت و در زمانیکه به پایبوس« افت الله »
در جمهوری اسلامی رسید ، در برابر وی نیز همانطور گشاد گشاد ایستاد و در حالیکه از فشار بر « مقعد » جانش به لبانش رسیده بود چنین اظهار « فضالة » نمود که :
جهنم را گذراندم و بهشت را پیدا کردم
برای انانکه هنوز در رؤیای اظهارات احمدی نژاد در سازمان ملل غوطه ورند که اعلام داشت « در جمهوری اسلامی همجنس باز نداریم !! » باید یاد اوری بشوم که در همین مملکت اشغالی یعنی در ایران اسلامی از ایت الله خامنه ئی گرفته
تا لباس شخصی های « کون بلیسی » مثل حسین شریعتمداری  
انقدر  
« منحرفین جنسی  »
 پیدا میشوند که جای
« شوهران وکیلی راد را در زندانهای پاریس »
که شبها و روزها را در کنار انان میرمیده پر کنند  و از این نظر غصه امدن به ایران و از دست دادن انان را اصلأ در دل نداشه باشد.
او اکنون در زمان انجام
« مغازله های رومانتیک ننگین »
 که در زندان به انان معتاد گردیده 
 زبان
اینان 
را  بهتر از زبان
 انان  
میفهمد و در نتیجه با انجام مانورهای عملیاتی که با همکاری یک و یا چند تن از ان « اقایان » توامأ انجام میدهد در برابر خطرفرو ریزی 
اسلام عزیز
نیز با استقامتی که در تخصص اوست و او انرا از پاریس با خودش به ارمغان اورده خواهد ایستاد!!!
داوید فاخری

السلامو علیک ای خائن
هادی خورسندی

بلبلی گشت از قفس آزاد
بلبلی نام او وکيلی راد
قاضی دادگاه پاريسی
بيخودی گفت او بود جلاد
کنج زندان پرندهی کوچک
بی گنه بود و رفته بود از ياد
بود مثل پری غمگينی
از تبار فروغ فرخزاد
بازگشته فرشتهای به بهشت
نشده منتظر برای معاد
به خدا بیگناه تر از او
نتوان هيچکس ز مادر زاد
او مگر جعفر پناهی بود
که اشاعه دهد فسون و فساد
يا سعيدی سيرجانی بود
که نشد آخر عاقبت ارشاد
يا مگر بود زيدآبادی
که کند توطئه به زيدآباد
يا به اندازهی جهانبگلو
بهره ای داشت طفلکی ز سواد
يا که مانند مريم فيروز
داشت در مارکسيسم استعداد
يا مگر اين پسر اسانلو بود
يکی از کلهشقترين افراد
يا پی انقلاب مخملوار
دور هم جمع کرده بود اضداد
او فقط رفته بود سر ببُرد
از يکی پير آنور هفتاد
آنکه در يک حکومت کوتاه
از دموکراسیاش خبر ميداد
آنکه ميگفت با حکومت دين
ميرود انقلابتان برباد
آنکه ميگفت ميشود اوضاع
بدتر از بيست وهشتم مرداد
آنکه گفت از حکومت مذهب
نيست حاصل بغير استبداد
آنکه ميگفت دولت لائيک
دل پير و جوان نمايد شاد
پس شده بود قتل او واجب
تا که خاموش گردد آن فرياد
بهر تنبيه او روان گرديد
به فرانسه همين وکيلی راد
آه ای بلبل، ای قناری ناز
تو موفق شدی، مبارک باد
حيف که توی حبس افتادی
متأسف شديم از آن بيداد
بارک الله به شخص سرکوزی
(
سرکش گاف او چرا افتاد؟)
از برای تعامل و زد و بند
هست مرد فرانسوی استاد
چونکه پای معامله برسد
بگذرد از عيال يا اولاد
بازگشته است قهرمان به وطن
با سپاس از مراحم قواد
يک چنين قهرمان نديده به خود
چشم مام وطن ز دورهی ماد
آمده تا کلون کنند او را
نکند منقرض شود به نژاد
ای لباس شخصيان چشم به راه
از فرانسه رسيده است امداد
کارشناس ترور رسيد از راه
ابن لادن به نزد او نوزاد
السلامو عليک يا قاتل
هرچه حق پيش مقدمت باطل

No comments:

Post a Comment

POST توراه و هفطارای

Every Post's Information