7.18.2011







با همان متری که دیگران را 
اندازه گیری میکنید 
اندازه گیری می شوید.

به انتخاب الف. صاد. شادمهر
گروه اینترنتی قلب من

در نزدیکی ده ملا مکان مرتفعی بود که شبها باد می آمد و 
فوق العاده سرد می...شد.دوستان ملا گفتند: ملا اگر بتوانی
 یک شب تا صبح بدون آنکه از آتشی استفاده کنی در آن تپه
 بمانی, ما یک سور به تو می دهیم و گرنه توباید یک مهمانی 
مفصل به همه ما بدهی.ملا قبول کرد, شب در آنجا رفت وتا صبح به خود پیچید و
سرما را تحمل کرد و صبح که آمد گفت: من برنده شدم و باید
 به من سور دهید.گفتند: ملا از هیچ آتشی استفاده نکردی؟
ملا گفت: نه, فقط در یکی از دهات اطراف یک پنجره روشن 
بود و معلوم بود شمعی در آنجا روشن است. دوستان گفتند:
 همان آتش تورا گرم کرده و بنابراین شرط را باختی و باید
 مهمانی بدهی.ملا قبول کرد و گفت: فلان روز ناهار به منزل ما بیایید
دوستان یکی یکی آمدند, اما نشانی از ناهار نبود گفتند:
 ملا, انگار نهاری در کار نیست. ملا گفت: چرا ولی هنوز 
آماده نشده, دو سه ساعت دیگه هم گذشت باز ناهار حاضر
 نبود. ملا گفت: آب هنوز جوش نیامده که برنج را درونش 
بریزم. دوستان به آشپزخانه رفتند ببیننند چگونه آب به جوش
 نمی آید. دیدند ملا یک دیگ بزرگ به طاق آویزان کرده دو
 متر پایین تر یک شمع کوچک زیر دیگ نهاده.گفتند: ملا 
این شمع کوچک نمی تواند از فاصله دو متری دیگ به این 
بزرگی را گرم کند. ملا گقت: چطور از فاصله چند کیلومتری
 می توانست مرا روی تپه گرم کند؟
شما بنشینید تا آب جوش بیاید و غذا آماده شود.
*****************
خواهش میکنیم اگر تاب دیدن کتک خوردن 
بچه ها توسط معلمان در مدارس جمهوری
 اسلامی را ندارید به شدت از تماشای این
 ویدیو خود داری کنید

****************



نمایش مد « چادر » زورکی
 برای بانوان ایرانی در 
جمهوری جهل و خون اسلامی

به انتخاب فریدون سلوکی


[] 
[] 
[] 
[] 
[] 
[] 
[] 
[] 
[] 
[]











مکالمه تلفنی
وزیر دفاع اسرائیل با
پرزیدنت احمدی نژاد

ارسال به 
زبان انگلیسی
فریدون سلوکی
ترجمه، تنه نزن

وزیر دفاع اسرائیل به پرزیدنت محمود احمدی نژاد تلفن زد 
و به او « اعلام جنگ » داد!.
پرزیدنت از بزرکی ارتش اسرائیل از او پرسید
وزیر اسرائیلی جواب داد به جز من و پسرعمویم، مشه، 
اوی گلدبرگ و یک گروه دیگه شامل ، موو، لاری، جو، شمپ
 و کرلی ارتش اسرائیل را تشکیل میدهیم!.
پرزیدنت ایران به او گفت که من دارای یک ارتش یک 
میلیونی هستم!
وزیر اسرائیلی جواب داد : من دوباره تلن میزنم
فردای ان روز وزیر اسرائیلی دوباره به پرزیدنت ایران  
تلفن زد و به گفت ، ما اکنون یک بولدزور به دست اورده ایم
 و با تراکتوری که اوی گلدبرگ اورده است از پس شما
 بر خواهیم امد !
پرزیدنت ایران در جواب او گفت :
 ما اکنون دارای ۱۶۰۰۰ تانک و
 دو میلیون سرباز اماده هستیم!
وزیر اسرائیلی با تعجبی واضح فریادی کشید و گفت
 « وای خدای من » و دوباره فرصت خواست تا در باره
 ان فکر کند.
فردای ان روز وزیر اسرائیلی به پرزیدنت ایران تلفن زد 
و به او گفت که کشورش « اعلام جنگ » با کشور او را 
پس میگیرد!
پرزیدنت احمدی نژاد با تمسخر و تفرعون از او پرسید ، 
چه شد که ناگهان تصمیمتان عوض شد ها؟!
وزیر دفاع اسرائیل با لحنی متواضعانه گفت : والله 
حقیقتش این است که ما موضوع را در کابینه مطرح 
کردیم ولی با مخالفت شدید وزیر اقتصاد روبرو شدیم
 که از کمی بودجه برای نگهداری و تغذیه دو میلیون
«  اسیر جنگی » 
شکایت داشت و خب کابینه هم انرا تصویب کرد
 و از ما خواست که 
« اعلام جنگ » با شما را پس بگیریم!!.

********************
شاه مقصر است که این همه هموطنان،
 با  استعدادهای گوناگونی که از انان
 برخوردارند با مقامهای برجسته به 
خدمت در مکانهای عالی علمی، تکنولوژی
 و هنری در کشورهای بیگانه مشغول به 
کارند و نه در ایران. 
به نامهائي که در لیست زیر قرار دارند و
 تنها در * ناسا * فعالیت میکنند توجه 
کنیم و از تاریخ پند بگیریم !!












به انتخاب ژاله حکیمی

بالاخره نفهمیدیم ناسا برای آمریکاست یا ایران
اگر برای ایران است پس
پروفسور محمد جمشيدي مدير برنامه هاي داخلي
 ايستگاه فضايي ناسا
فيروز نادري مدير برنامه اجرايي سياره مريخ در 
ايستگاه فضايي ناسا
حميد برنجي عضو پژوهشگران ايستگاه فضايي
 ناسا
قاسم اسرار عضو هيئت مديره ايستگاه فضايي
 ناسا !!
كاظم اميدوار عضو پژوهشگران ايستگاه فضايي 
ناسا
محمد جمشيدي مدير كنترل تكنيك ايستگاه فضايي
 ناسا
رضا غفاريان مهندس لابراتوار نيروی محركه جت
 ايستگاه فضايي ناسا
پروفسور پرویز معین رئیس موسسه مرکزی تحقیقاتی
 دانشگاه ناسا در آمریکا
پروفسور سمد حیاتی عضو هیئت مدیره ایستگاه 
فضایی ناسا
عبد الحميد كريمي در رابطه با ساخت موشك هاي فضايي
 در ناسا 
خانم دكتر مقدم در آزمايشگاه پيشرانش رادارهای جت 
در ناسا 
در امریکا چه میکنند؟!
حدود ۷۰ الی ۸۰ ايراني در ناسا فعاليت دارند

طبق اخرین اماری که گرفته شده و در روزنامه space 
به چاپ رسیده,  ۴۳ درصد ناسا از پژوهشگران ایرانی 
تشکیل شده
به اين مساله افتخار كنيم يا به خاطر از دست دادن اين
 همه استعداد تاسف بخوريم؟

 و نیز ناگفته نماند که: همه ی این دانشمندان افتخار امیز
در دوران با شکوه پادشاه فقید محمد رضا شاه پهلوی، 
 و همت و یاری او بود که توانستند به این درجات بالا در 
ناسا نائل گردند
مسلما هیچیک از اینان برای قبولی در کنکور و  ورود به 
دانشگاه های ایران، نیاز به دانستن علوم فقهی اسلامی 
مانند : نحوه  دخول و خروج  به مستراح!  و یا طرز
 شستنن الت تناسلی پس از  عشقبازی!!  با گوسفندان
 و الاغان و شتران را نداشته اند..... شاه مقصر بود
****************
اندرزهائی خواهرانه
به انتخاب 
الیزا شاد نیا







اول اینکه از استرسهایتان حرف بزنید

یک آدم صبور و دهنقرص، گیر بیاورید 
و کل بدبختیها و جفتکهایی که از
"الاغ زندگیخوردهاید را با او تقسیم کنید

بازگو کردن مشکلات، وزن آنها را کم میکند
 علاوه بر آن معمولا وقتی سفره دلتان را جلو 
کسی باز میکنید، اوهم سفره خودش را برایتان
 باز میکند ویحتمل می فهمید که شما در این دنیا،
 تنها آدم کتک خورده نیستید... 
و این یعنی آرامش..

    دوم اینکه فقط به زمان حال فکر کنید:

    گذشتهتان و آیندهتان را خیلی جدی نگیرید
    اصلا پاپیچ خرابکاریها و کوتاهیهایی که در
 گذشته در حق خودتان کردهاید، نشوید.

    همه همینطور بودهاند وانگشت فرو کردن
 در زخمهای قدیمی، هیچ فایدهای
جز چرکی شدن آنها ندارد.

    آینده را هم که رسما  به  حساب نیاورید.

    ترس از حوادث و رخدادهای احتمالی، 
حماقت محض است..
    فکر هر چیزی، از خود آن چیز معمولا 
سختتر و دردناکتر است

    سوم اینکه به خودتان استراحت بدهید:


    حالامیگویم استراحت، یکهو فکرتان نرود
 به سمت یک ماه عشق و حال وسط
سواحل هاوایی…! وسط همه گرفتاریها و
استرسها و بدبختیهاتون...!!!

    آدم میتواند خیلی شیک به خود، مرخصی
 چند ساعته بدهد

    کمی تنهایی، کمی بچگی کردن،  یا هر چیز
 نامتعارفی که شاید دوست داشته
باشید…. که کمی از دنیای واقعی دورتان کند
و خستگی را بگیرد

    مثل نهنگها که هر از چندگاهی به بالای آب
 میآیند و نفسی تازه میکنند و دوباره به زیر آب برمیگردند

      :چهارم اینکه تن‌‌تان را بجنبانید

    ورزش قاتل استرس است...

    لزومی هم ندارد که وقتی میگوییم ورزش، 
خودتان را موظف کنید روزی هزار بار وزنه ی
یک تنی بزنید و به اندازه گوریل بازو دربیاورید
.از من به شما نصیحت

    پنجم اینکه واقعبین باشید:

    ما ملت شریف، بیشتر استرسمان بابت 
چیزهایی است که کنترلی روی آنها نداریم

    داستان، مثل آمپول زدن میماند
 وقتی اصغر آمپولزن، قرار است ماتحت
مریض را نوازش کند، حتما این کار را 
میکند و حالا اگر عضله آنجایت را
بخواهی سفت کنی، هیچ خاصیتی ندارد 
الا اینکه درد آمپول بیشتر میشود

    گاهی مواقع باید واقعبین بود و عضلهها
 را شل کرد که دردش کمتر شود

      : ششم اینکه زندگیتان، میدان و مسابقه
 اسبدوانی نیست

    خودتان را دائم با دیگران مقایسه نکنید… 
مقایسه کردن و"رقابتپیشگی"،
استرسزا است
    اینکه ....... فوقلیسانس دارد و من ندارم و ..لامبورگینی دارد و من ندارم و .... فلان دارد 
و من ندارم، شما را دقیقا میکندهمان اسب 
مسابقه که همه عمرش را بابت هویج ِ سر چوب،
 دویده وبه هیچ کجاهم نرسیده

    زندگی مسخرهتر از چیزی است که شما 
فکرش رامیکنید

    هیچ دونفری لزوما نباید مثل هم باشند
    خودتان باشید


    هفتم اینکه از مواجهه با عوامل "ترسزا
هراس نداشته باشید:

    مثال ساده آن، دندانپزشک است
    وقتی دندان خراب دارید، یک کله پیش دکتر
 بروید و درستش کنید… نه اینکه مثل بز بترسید
 و یک عمر را از ترس دندانپزشک، بادرد آن 
بسازید وهمه لقمههایتان را با یکطرفتان بجوید

    نیم ساعت جنگیدن با درد، بهتر از یک 
عمر زندگی با ترس ِ درد است
ترس، استرس می زاید

    هشتم اینکه خوب بخورید و بخوابید
    آدمی که درست نخوابد و نخورد، مغزش 
درست کارنمیکندمغز علیل هم، عادت دارد 
همه چیز را سخت و مهلک نشان دهد

    آدم وقتی گرسنه و خسته است، یک وزنه 
یک کیلویی را هم نمیتواند بلند
کند، چه برسد به یک فکر چند کیلویی…!!

    نهم اینکه بخندید:

    همه مشکل دارندمن دارم، شما هم دارید
… همه بدبختی داریم، گرفتاری داریم و این 
موضوع تابع محل جغرافیایی آدمها هم نیست

    یاد بگیرید بخندید… به ریش دنیا و مشکلات
 بخندید… به بدبختیها بخندید… به من که دو
 ساعت صرف نوشتن این موضوع کردم،بخندید
    به خودتان بخندید… اولش سخت است، اما 
کم کم عادت میکنید و میبینید که رابطه
خنده و گرفتاری، مثل رابطه خیار است 
و سوختگی پوست… درمانش نمیکند اما
دردش را کم میکند.18.gif03.gif
*****************************


 این تصاویر واقعی هستند 
اصلا شک نکنید
به انتخاب فریدون سلوکی 
http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.info/http://www.persian-star.org/http://persian-star.info/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.net/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.net/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.net/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.net/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.info/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.info/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.org/http://www.persian-star.org/













































دختر خوشگل و پدر روحانی


به انتخاب فریدون سلوکی
توی گمرک بین المللی یک دختر خوشگل که یه 
موصاف کن برقی نو از یه کشور دیگه خریده 
بوده از یه پدر روحانی می خواد کمکش کنه که 
این موصاف کن رو تو گمرگ زیر لباسش بزاره 
و بیرون ببره تا خانم خوشگله مالیات نده
پدر روحانی می گه: باشه ولی به شرطه اینکه
 اگه پرسیدن من دروغ نمی گم
دختره که چاره نداشته می گه باشه
دم گمرگ مامور می پرسه
پدر چیزی با خودت داری که اظهار کنی؟ 
پدر روحانی می گه: از سر تا کمرم چیزی
 ندارم
مامور از این جواب عجیب شک می کنه و 
می پرسه: از کمر تا زمین چطور؟ 
پدر روحانی می گه
یه وسیله جذاب کوچیک که زن ها دوست 
دارن استفاده کنن ولی باید اقرار کنم که
 تا حالا بی استفاده مونده
مامور با خنده می گه
خدا پشت و پناهت پدر. برو
09.gif07.gif40.gif
**************************

آریوبرزن کجا 

و خالد اسلامبولی کجا!

ای تفو بر تو 

 چرخ گردون

 تفو!

به انتخاب داریوش ستاره
ویدیوی اریو برزن
تنه نزن



اریو برزن

















 خالد اسلامبولی قاتل شادروان سادات و 
و به زعم عرب نژادان جمهوری جهل و 
خون اسلامی نماد وطن فروشی امت 
همیشه در صحنه که او را بجای قهرمانان 
ایرانی به خورد بچه های بینوا در کلاسهای
 درسی میدهند


برای حاکمان جمهوری اسلامی یک تروریسم لبنانی
 یا فلسطینی ارج و قرب بیشتری از آریوبرزن و 
مشاهیر ملی ایران دارد. آنقدر که دانش آموزان ما 
اسامی افراد چلغوز حزب الله لبنان و یا حماس و
 الفتح به گوششان خورده هرگز اسامی اسطوره های
 تاریخی ایران به گوششان نخورده و یا اطلاع درستی
 از آنها ندارند. کتابهای درسی بچه ها را پر کرده اند
 از داستان یک کودک فلسطینی که آرزو دارد بزرگ
 شود و با اسلحه و نارنجک به جنگ اسرائیل برود
برای خیلی از نوجوانان ما شخصیت های کاذبی درست
 کرده اند مثل عماد مغینه و خالد اسلامبولی و بقیه
 آت و اشغال هایی که اسامی آنها در خاطرم نیست و
 حتی خیابان و یا پارک و سالن اجتماعات عمومی به 
نام آنهاست در همین حال می آیند تاریخ پادشاهان 
هخامنشی را از کتابهای درسی حذف میکنند که مبادا 
روحیه ملی گرایی و وطن خواهی در میان مردم تقویت
 شود و کار را برای آقایان سخت تر از این کند.
خب. شما که امروز با مجسمه آریوبرزن مشکل دارید 
حتما فردا هم سراغ مجسمه فردوسی و رودکی خواهید 
رفت. هیچ بعید نیست سراغ "میدان آزادی" هم بروند 
و بنای ساخته شده در وسط میدان را تخریب کنند و 
مجسمه تخم مبارک سلمان پارسی خائن را جایگزین 
آن نمایند.
واقعا غیر از این است که کشور ما به اشغال بیگانه 
درآمده و اکنون بیگانگان دارند فرهنگ خود را به 
فرزندان ما غالب میکنند؟؟ این کار را حتی امریکاییها  
که عراق را اشغال کرده بودند با فرهنگ انها نکردند
با افغان ها هم نکردند اما حاکمان جمهوری اسلامی 
با فرهنگ و تاریخ و هویت ما کردند و همچنان میکنند
*******************
* خلیج فارس * یا 

« الخلیج العربی »
به انتخاب داریوش ستاره 
با سلام 
 دوستان

بعد از فرستاده شدن ایمیل زیر




تعداد رأیها به
 شکلی تغییر کرده که سهم "Persian Gulf "
 به  ۴۰ درصد نزدیک شده و ان به این معنیاست
 که گوگل به زودی مجبور خواهد شد اسم
 "Arabian Gulf"
 راانتخاب کند
 اگر هر نفر شما آن را به ده نفر جدیدایمیل کنید
 ، و این کار ۳ دفعه تکرار بشود ، تعداد رأیها
 از یک میلیون میگذرد و  از بروز اتفاق ناگواری
 که با پشتیبانی وطن فروشان بزه کار جمهوری 
جهل و خون اسلامی به ضرر ایرانمان در راه 
است جلوگیری کرده اید
به خدا ۳۰ ثانیه هم طول نمیکشد




مدال ارتش امریکا در 
سال  ۱۹۹۲ با نام 
*خلیج فارس*
مزین شده





مـدال ملـی رزمنـدگـان خلیـج فـارس
ویـژه مـردان و زنـان نیـروهـای مسـلح
 ایـالات متـحـده کـه در جنـگ خلیـج
 فـارس بـه کشـورشـان خـدمـت 
نـمـودنـد و به انان تقدیم گردیده.
****************
باور کردنینیست،
 اما شاید
تنها برای ما شرقیها
که فقط خدا را حلال 
  مشکلاتمان میدانیم
 و نه خومان را هم
  تنه نزن  

به انتخاب 
داریوش ستاره

همه میدانیم که در بحبوحه جنگ دوم جهانی
 ( اگوست ۱۹۴۵ ) شهرهای بزرگ هیروشیما و
 ناکازاکی در ژاپن توسط بمبهای حاوی رادیو اکتیو
 مورد حمله نیروی هوائی امریکا قرار گرفتند و همه
 ساختمانها و اکثر ساکنان انان ازبین رفتند و
 انهائي هم که باقی ماندند یا در اثر مواد رادیو اکتیو
 با فلاکت زندگی کردند تا مردند و بدتر از ان کسانی
 را هم که از خود مانند فرزندانی که حتی بعد از 
جنگ به دنیا امدند را با اندامهائی مملو از مواد 
شیمیائی مرگبار بر جای گذاردند که تاکنون فرزندان
 انان نیز به خاطر اثرات همان تشعشعهای اتمی
 دچار درهم ریختگیهای روحی و جسمی 
وحشتناک میباشند!.
در تصاویر زیر در ابتدا شهرهای مورد حملات
 هیروشیما و ناکازاکی را در سال ۱۹۴۵ و در پی
 انان همان شهر ها را بعد گذشت ۶۵ سال 
مشاهده خواهیم نمود.



   

ناکازاکی، هیروشیما ۶۵ سال بعد








***************** 


ماجرای تاسف اور
 مجسمه
"زن ومرد کشاورز"
به انتخاب داریوش ستاره

ماجرای جالب، بلایی که بر سر یک مجسمه هنری
 در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی افتاد:
یکی از جالبترین قسمت های موزه هنرهای
 معاصر، مجسمه ای است که در اوایل انقلاب
 در کنار درب ورودی موزه نصب شده بود
داستان مجسمه "زن ومرد کشاورز" اثر 
داریوش صنیعزاده را تمام ایرانیان باید 
بشنوند و به خاطر سپرده و برای آیندگان
 تعریف نمایند تاعبرت آنها باشد.
این مجسمه در دوران پهلوی، در جلوی وزارت
 کشاورزی در خیابان بلوار کشاورز قرار داشت 
ولی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مورد غضب
 بعضی از تندروهای مذهبی قرارگرفت و دلیل آن
 هم سه چیز بود: یکی سر بدون روسری زن، 
دومی ساق پای برهنه زن که دامن به پا داشت 
و سوم نماد کمونیسم بودن آن.
ابتدا یک آدم عقل کلی که تصور میکرد این مجسمه
 باعث فساد میشود دستور داد تا مدتی روی آن
 را با برزنت پوشاندند و کسانی که مجسمه را در 
آن محل به یاد نداشتند، مدتها سردرگم بودند که 
این شی عظیم زیر برزنت جلوی وزارت کشاورزی 
چیست و چه میکند؟
مدتی بعد برزنت را برداشتند و با برزنت روی سر
 زن کشاورز را که برهنه (!) بود و مشغول آبیاری
 گیاهی نمادین، محجبه کردند، یعنی لچکی روی 
سرش انداختند و پای زن را هم که لخت بود، 
شلوار بد ریختی از جنس همان برزنت پوشاندند.
اما این کارها چنان با بد سلیقگی انجام شد که 
بینندگان تصور می کردند سر و پای زن کشاورز
 را گل مالی کرده اند به این ترتیب مجسمه بکلی
 از ریخت افتاد و مورد تمسخر مردم قرار گرفت
 و تا مدتها سوژه مردم و مطبوعات بود مبتکران
 لابد تصور نمی کردند چنین کاری با یک مجسمه
 فلزی چنین باعث مضحکه آنها خواهد شد.
ناچار تصمیم گرفته شد تا آن را از جلو وزارت
 کشاورزی برداشته و به جلو موزه هنرهای 
معاصر منتقل کنند. این کار انجام شد ولی گویا 
باز هم یک مبتکر و نخبه ای بر فساد آمیز بودن 
این مجسمه شک برد و دستور دادند اینبار آن را 
چنان جایی قرار دهند که اثری از آن باقی نماند
 پس مجسمه را از جلوی موزه هنرهای معاصر 
هم برداشته و به انتهای باغ مجسمه موزه 
معاصر منتقل کرده اند تا چشم انس و جن بر 
آن نیافتد تا به بهترین شکل ممکن امربه منکر 
و نهی از معروف کرده باشند آنهم با یک 
مجسمه.
خوب به این مجسمه نگاه کنید به نظر شما جز
 ذهنهای بيمار، چه کسی ممکن است با دیدن
 این مجسمه تحریک شود؟













جهت تكميل مطلب فوق بد نيست به شعر زير كه
 سروده مرحوم ايرج ميرزا (درعصر مشروطيت
است نيز توجه نماييد:
در سر در ِ کاروانسرایی        
 تصویر زنی به گچ کشیدند
ارباب عمائم این خبر را          
از مُخبِر صادقی شنیدند
گفتند که: ”واشریعتا, خلق      
روی زن بی حجاب دیدند“.
آسیمه سر از درون مسجد      
تا سر در ِ آن سرا دویدند
ایمان و امان به سرعت برق    
می رفت, که مؤمنان رسیدند
این آب آورد, آن یکی خاک      
یک پیچه ز گِل بر او بریدند
ناموس به باد رفته یی را    
با یک دو سه مشت گِل خریدند
چون شرع نَبی از این خطر جَست   
رفتند و به خانه آرمیدند
غفلت شده بود و خلق وحشی     
 چون شیر درنده می جهیدند
بی پیچه زن گشاده رو را                
  پاچین عفاف می دریدند
لبهای قشنگ خوشگلش را            
   مانند نبات می مکیدند
بالجمله تمام مردم شهر                   
 در بحر گناه می تپیدند
درهای بهشت بسته می شد              
 مردم همه می جهنّمیدند
می گشت قیامت آشکارا      
یکباره به صور می دمیدند
طیر از وَکرات و وحش از حَجر          
 انجم ز سپهر می رمیدند
این است که پیش خالق و خلق          
 طلّاب علوم روسفيدند
با این علما هنوز مردم       
 از رونق مُلک ناامیدند



No comments:

Post a Comment

POST توراه و هفطارای

Every Post's Information