7.23.2010



سردبیر داوید فاخری





توسط جیم . اگاه


عکسها : پال نیومن و جوان وودوارد زوج معروف و موفق سینمائی را نشان میدهند که بر عکس همه انتظارات هالیوودی بی انکه همسر دیگری انتخاب کنند تمام عمر با هم خوشبخت زندگی کرده اند!.  
           


 دعوت سفارت آمريکا از استاد علی اکبر دهخدا برای مصاحبه با راديو صدای آمريکا
 داریوش ستاره
19 دیماه 1332 تهران

آقای محترم- صدای آمريکا در نظر دارد برنامه ای از زندگانی دانشمندان و سخنوران ايرانی، در بخش فارسی صدای آمريکا از نيويورک پخش نمايد. اين اداره جنابعالی را نيز برای معرفی به شنوندگان ايرانی برگزيده است. در صورتی که موافقت فرماييد، ممکن است کتباً يا شفاهاً نظر خودتان را اعلام فرماييد تا برای مصاحبه با شما ترتيب لازم اتخاذ گردد .
ضمناً در نظر است که علاوه بر ذکر زندگانی و سوابق ادبی سرکار، قطعه ای نيز از جديدترين آثار منظوم يا منثور شما پخش گردد.
بديهی است صدای آمريکا ترجيح می دهد که قطعه انتخابی سرکار، جديد و قبلاً در مطبوعات ايران درج نگرديده باشد. چنانچه خودتان نيز برای تهيه اين برنامه جالب، نظری داشته باشيد، از پيشنهاد سرکار حُسن استقبال به عمل خواهد آمد.
با تقديم احترامات فائقه : سی. ادوارد. ولز
رئيس اداره اطلاعات سفارت کبرای آمريکا
mail.jpg

* پاسخ استاد علی اکبر دهخدا *
جناب آقای سی. ادوارد. ولز،
رئيس اداره اطلاعات سفارت کبرای آمريکا
نامه مورخه 19 ديماه 1332 جنابعالی رسيد و از اينکه اين ناچيز را لايق شمرده ايد که در بخش فارسی صدای آمريکا از نيويورک، شرح حال مرا انتشار بدهيد متشکرم .
شرح حال من و امثال مرا در جرايد ايران و راديوهای ايران و بعض از دول خارجه، مکرر گفته اند. اگر به انگليسی اين کار می شد، تا حدی مفيد بود؛ برای اينکه ممالک متحده آمريکا، مردم ايران را بشناسند. ولی به فارسی، تکرار مکررات خواهد بود، و به عقيده من نتيجه ندارد ... و چون اجازه داده ايد که نظريات خود را دراين باره بگويم واگرخوب بود، حسن استقبال خواهيد کرد، اين است که زحمت می دهم :
بهتر اين است که اداره اطلاعات سفارت کبرای آمريکا به زبان انگليسی، اشخاصی را که لايق می داند، معرفی کند و بهتر از آن اين است که در صدای آمريکا به زبان انگليسی برای مردم ممالک متحده شرح داده شود که در آسيا مملکتی به اسم ايران هست که در خانه های روستاها و قصبات آنجا، در و صندوقهای آنها قفل ندارد، و در آن خانه ها و صندوقها طلا و جواهرات هم هست، و هر صبح مردم قريه، از زن و مرد به صحرا می روند و مشغول زراعت می شوند، و هيچ وقت نشده است وقتی که به خانه برگردند، چيزی از اموال آنان به سرقت رفته باشد ... يا يک شتردار ايرانی که دو شتر دارد و جای او معلوم نيست که در کدام قسمت مملکت است، به بازار ايران می آيد و در ازای«پنج دلار» دو بار زعفران يا ابريشم برای صد فرسخ راه حمل می کند و نصف کرايه را در مبداء و نصف ديگر آن را در مقصد دريافت می دارد، و هميشه اين نوع مال التجاره ها سالم به مقصد می رسد.
و نيز دو تاجر ايرانی، صبح شفاهاً با يکديگر معامله می کنند و در حدود چند ميليون، و عصر خريدار که هنوز نه پول داده است و نه مبيع آن را گرفته است، چند صد هزار تومان ضرر می کند، معهذا هيچ وقت آن معامله را فسخ نمی کند و آن ضرر را متحمل می شود.
اينهاست که شما می توانید به ملت خودتان اطلاعات بدهيد، تا آنها بدانند در اينجا به طوری که انگليسی ها ايران را معرفی کرده اند، يک مشت آدمخوار زندگی نمی کنند ... در خاتمه با تشکر از لطف شما احترامات خود را تقديم می دارد.
علي اكبر دهخدا
برخی از اصطلاحات روزمره انگلیسی با مشابه انان در فارسی
جیم . اگاه / ایران
با کسی چپ افتادن
 to turn on somebody
بابا غوری
 cat's eye
به خدا توکل کردن
 trust in God
امتحان کردن
 have a go
بس کن
 knock it off      
حق با شماست
 You are reason
به امید دیدار
 so long
به سلامتی شما
 cheer you
طرفدار
 in favor of
مو لای درزش نمی رود
 Hard & fast
مژده       
               good news
مشکل پسند
 choosy-choosy
محض احتیاط
 just in case
به ضرر کسی تمام شد
     count against
حقیقت تلخ است
 Bitter pill to swallow
بی چشم و رو
 ungrateful

bedoone sharh


 داماد اصفهانی خسیس و عروس زرنگ ترک!
  دالیا شمش / اسرائیل
یک دختر ترک و یک پسر اصفهانی که با هم نامزد شده بودند، برای خرید به بازار رفتند
وقتی به یک مغازه پارچه فروشی رسیدند پسره گفت خانوم چیت میت بخوای در خدمتم ساتن ماتن بخوای شرمنده اتم   دختر با خودش فکر کرد که خب پسره شاید زیاد پول نداره و بهتره رعایتش کنه و چیزی نگفت بعد از مدتی به یک مغازه جواهر فروشی رسیدند پسره باز گفت خانوم نوقره موقره بخوای در خدمتم طلا ملا بخوای الماس ملماس بخوای شرمنده اتم باز دختره چیزی نگفت بعد از مدتی به یک مغازه آجیل فروشی رسیدند باز پسره گفت خانوم توخمه موخمه بخوای در خدمتم پسته میسته بخوای شرمنده اتم  دختره دید نه انگار این آقا خیلی خسیس تشریف دارن ولی باز چیزی نگفت بعد از مدتی به یک مغازه عطاری رسیدند باز پسره گفت زرچوبه مرچوبه بخوای در خدمتم زعفران مفران بخوای شرمنده اتم و...... همین طور که هر جا رفتند پسره همه اش همین طور برای چیزهای ارزون می گفت در خدمتم و برای گرانها شرمنده اتم و دختره چیزی نمی گفت تا روز عروسی
 
بلاخره شب زفاف رسید شا داماد ترگل مرگل
 
لهجه شیرین خودش گفت آماده به خدمت خواست با شیرجه ای به سمت عروس خانم بره که دختره اهمون جا وایستاااااااااا     جلونیاااااااااااااااااااااا      !  
 
چس مس بخوای در خدمتم ...س مس بخوای شرمنده اتم 
  عجب !!

ajab


پیرمرد باهوش و دوست دختر خوشگلش

مژگان هارونی

دریک غروب شنبه پیرمرد موسفیدی
درحالی که دختر جوان و زیبایی بازو
به بازویش او را همراهی می کرد
   وارد یک جواهر فروشی شدند و به جواهر فروش گفت : یک
 انگشتر مخصوص برای دوست دخترم!
 می خواهم مرد جواهرفروش به
 اطرافش نگاه کرد و انگشتر فوق العاده گرانی و زیبایی که
 ارزش آن ۳ ملیون دلار  بود را
 به پیرمرد و دختر جوان نشان
 داد.چشمان دختر جوان برقی زد
 تمام بدنش از شدت هیجان به
 لرزه افتاد
  پیرمرد در حال دیدن
 انگشتر به مرد جواهرفروش گفت :
خب ما این رو برمیداریم ،
  جواهرفروش با احترام
 پرسید که پول اونو چطور پرداخت می کنید؟
 پیرمرد گفت : با چک ، ولی
 خب من میدونم که شما باید مطمئن بشید که تو حسابم پول هست یا نه
 بنابراین من این چک رو الان می نویسم و شما می تونید روز
 دوشنبه که بانکها باز می شن
  ، به بانک من تلفن بزنید و
 تایید اونو بگیرید و بعد از ظهر
 همون روز من انگشتر رو از شما می گیرم
 صبح دوشنبه مرد جواهر
 فروش در حالی که به شدت ناراحت بود
 به پیرمرد تلفن زد و با
 عصبانیت به پیرمرد گفت : من الان حسابتون رو چک کردم اصلا نمی تونم تصور کنم که توی حسابتون حتی یک دلار هم نیست
 پیرمرد جواب میده : متوجه
 هستم چی میگید ، ولی در عوضش می تونی تصور کنی که من تو این دو سه روز چه حالی کردم !
واقعا که بهترین روزای عمرم
 بود!!


کفش پاشنهبلند بین خانمهای شیکپوش محبوبیت زیادی دارد، اما تا کنون پزشکان همواره در مورد پیآمدهای احتمالی آن برای سلامتی هشداردادهاند. حال پژوهشگران اتریشی به نتایج جدید دیگری در این زمینه دست یافتهاند.







جوک های زیر از دالیا شمش / اسرائیل
 يکي ميره  پيش رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی و بهش ميگه :
من از همسايه ام شکايت دارم به من ميگه گه نخور .
رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی هم که خر پیشش پروفسوره  ميگه
غلط کرده ! به اون چه ربطي داره برو بخور

به جنتی امام جمعه  ميگن خسته نباشي
 ميگه اومدیم و باشم ، چه غلطي ميکني ؟!    
یه روز پسر احمدینژاد ( قبل از اینکه داماد مشائی بشه ) داشت توی سر خودش میزد و های و های گريه مي کرد. باباش دیدش و ازش پرسيد چي شده؟ 
گفت: عاشق شدم
احمدی نژاد گفت حالا عاشق کي هستي؟ 
گفت: هر کسي که شما صلاح بدوني!
اونوقت شد دوماد مشائی!       
از رفسنجانی ميپرسن ساعت چنده ، 
نمیدونسته ؛ يه کم اينوراونورو نگاه ميکنه ميگه
 بدو بدو ديرت شده!      
به خامنه ئي میگن تو که روزه نمیگیری، چرا سحری میخوری؟ 
میگه نماز که نخونم،... روزه که نگیرم... سحری هم نخورم؟ بابا مگه من کافرم؟...
به احمدینژاد میگن میزان تحصیلات؟ 
   PHD میگه ( دکترا )
 میگن یعنی چی؟
میگه
Passed High school with Difficulties...
 ( کسی که تا دیپلمشو گرفته جونش در اومده )

joonam dadash

 طنز تلخ : رسانه های جهانی و نگاه یکطرفانه و مغرضانه انان نسبت به رویدادهای مربوط به  اسرائیل!  
سایت وزارت خارجه اسرائیل
ناجیان اسرائیلی در « هائیتی »، اما برای انان در جراید چه نوشتند؟!.
 
در پاریس، دخترک خردسالی در راه روان بود، که ناگهان یک سگ هار به بزرگی یک گرگ به او حمله برد و قصد دریدنش را داشت. پسر جوانی که شاهد این احتمال دهشتناک بود، بلافاصله جلو پرید و با به خطر انداختن جان خود آن سگ هار را کشت و آن دخترک را نجات دادروزنامه نگاران سر رسیدند و از آن جوان شجاع نامش را پرسیدند و گفتند: با این عمل شجاعانه، تو قهرمان شهر پاریس هستی و می خواهیم از تو در رسانه خود تجلیل کنیم. پسرک گفت: من اهل پاریس نیستم. روزنامه نگاران گفتند: پس می خواهیم از تو به عنوان قهرمان فرانسه تجلیل کنیم. گفت: اهل فرانسه نیز نیستم. گفتند: نامت را بگو تا به عنوان قهرمان اروپا از تو تجلیل کنیم، زیرا تو با به خطر انداختن جان خویش، یک دخترک معصوم را از چنگال یک سگ خطرناک نجات داده ای و شایستگی لقب قهرمانی داری. گفت: ولی من اروپائی هم نیستم، من از اسرائیل هستم. می دانید آن خبرنگاران در گزارش های خود چه نوشتند؟ «یک اسرائیلی خشنونت طلب، سگ دلبند یک دختر بی دفاع را با بی رحمی و قساوت و بدون هیچ دلیل و منطق، به قتل رساند»! آیا این داستان خیالی، انتقادهای یک سویه ای را که از اسرائیل به عمل می آید، به یاد شما نمی آورد؟!.

نقش زنان در پیشرفت شوهرانشان
 یحیی میم / ایران
میگویند زنها در موفقیت و پیشرفت شوهرانشان نقش بسزایی دارند ..

ساعد مراغهای از نخست وزیران دوران پهلوی نقل کرده بود:
05.jpg
زمانی که نایب کنسول شدم با خوشحالی پیش زنم آمدم و این خبر داغ را به اطلاع سرکار خانم رساندم.
اما وی با بیاعتنایی تمام سری جنباند و گفت: "خاک بر سرت کنند؛ فلانی کنسول است؛ تو نایب کنسولی؟!"

گذشت و چندی بعد کنسول شدیم و رفتیم پیش خانم. آن هم با قیافهایی حق به جانب.
باز خانم ما را تحویل نگرفت و گفت: "خاک بر سرت کنند؛ فلانی معاون وزارت امور خارجه است و تو کنسولی؟!"

شدیم معاون وزارت امور خارجه که خانم باز گفت: "خاک بر سرت؛ فلانی وزیر امور خارجه است و تو ...؟!"

شدیم وزیر امور خارجه و گفت: "فلانی نخست وزیر است ... خاک بر سرت کنند!!!"

القصه آنکه شدیم نخست وزیر و این بار با گامهای مطمئن به خانه رفتم و منتظر بودم که خانم حسابی یکه بخورد و به عذر خواهی بیفتد.

تا این خبر را دادم به من نگاهی کرد؛ سری جنباند و آهی کشید و گفت:


"خاک بر سر ملتی که تو نخست وزیرش باشی!!!"
  




 جوکهای زیر همچین یه جورائی « خودمونی » هستن و با اینکه « تصحیح » شدن ممکنه حال بعضیا با خوندن بعضی از اونا گرفته بشه ، * محض احتیاط *.
 دالیا شمش / اسرائیل
از خدا پرسيدن زرنگترين بنده ات كيه؟؟؟؟

گفت كسي كه مريم رو حامله كرد و انداخت گردن من!

ای خدای متکی تاکی بخوابم من تکی؟ 
من تکی یارم تکی پس کی میشیم ماجفتکی؟
 باهم بخوابیم لختکی؟ فرداش بیاریم طفلکی؟      

به خروس میگن چرا خدا بهت دست نداده
میگه وقتی مرغ پستون نداره دست به چه درد می خوره.

لره توامام زاده میشاشيده مردم كتكش میزنن دادميزنه نزنيدنزنيد شاش بندبودم شفاگرفتم         

لره تيپ ميزنه دختره ميگه:بخورمت. لره ميگه:بهت نمياد ازاين گوهابخورى!

همدونیه داخل عروسي ميبينه همه موبايل دارند
يك كاغذ لوله ميكنه مي بنده به كمرش.
يكي بهش ميگه اين چيه؟ نگاه ميكنه ميگه: واي فكس اومده!  

 تهرانيها زناشون رابيمه عمرميكنند
 قزويني ها بيمه بدنه ميكنند 
رشتيها بيمه شخص ثالث مي كنند
 لرها اعتقادي به بيمه ندارند فقط مي كنند  
     
  پروانه اگر سوخت به درك... دور شمع چه غلطي مي كرد ؟؟؟؟؟؟ !!!!!

 یه ادمی که فکر میکرد خیلی رانندس میره گواهینامه پایه «بگیره
افسرمیپرسه لرزش «  پیستون » از چیه
 میگه ازشل بودن کرست!
   تا حالا فکر کردی اگر خدا به حضرت ابراهيم امر می کرد بجای پسرش زنشو قربانی کنه اين مراسم هر سال با چه شکوه و عظمتی تکرار ميشد !!!

 رفسنجانی به جنیفر لوپز میگه : آخه تو كه اینقدر با كلاسی ، اینقدر خوشكلی اینقدر محبوبی
 پس واسه چی نماز نمی خونی؟!

 اخوندا به چراغ خواب ميگن شاهد ماجرا

 یه ادم از خود راضی ميره دستشوئي عمومي طول اش ميده
وقتي بيرون ميآيد بهش ميگن خسته نباشي 
ميگه شيرين كام باشي

  یکی می ره مجلس عزای دوستش می خواسته دلداری بده میگه مرگ حقه !
 رضا خان با اون عظمتش مرد.
 نادر شاه با اون ابهتش مرد
 بابای تو که گوز اونا هم حساب نمیشد!!.

 یارو توي خيابون زل زده بوده به يه دختره، يه پيرمردي بهش ميگه: مگه تو خودت خواهر و مادر نداري؟ 
 طرف ميگه: چرا، ولي به اين خوشگلي نيستند!!

به منظور صرفه جوئی در اب 
« افتابه دو لوله » برای شستشوی هر دو جا ساخته شد!

 * با ارزوی اخر هففته خوبی برای همگی .... *

No comments:

Post a Comment

POST توراه و هفطارای

Every Post's Information