Editor, Daveed Fakheri
سردبیر داوید فاخری
مریل استریپ ، بازی در نقش " مکرمه قنبری " را پذیرفت
الف . صاد . شادمهر
گروه هنر، سارا امت علي: کمپاني فاکس امتياز ساخت فيلم از زندگي مکرمه قنبري، نقاش ايراني را خريداري کرد. مريل استريپ نقش مکرمه را بازي مي کند. اميرعلي بلبلي، مدرس موسيقي و فرزند قنبري با تاييد اين خبر و بنا بر آخرين مکاتبه با مسئولان كمپاني فاكس گفت:«در حال حاضر داستان زندگي مادر جمع آوري شده و يکي از هنرمندان مطرح هاليوود در حال نوشتن سناريو است. اين فيلم قرار است به کارگرداني اسي نيک نژاد، هنرمند ايراني الاصل ساخته شود. مسئولان کمپاني تمايل دارند در صورت صدور مجوز از سوي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، فيلمبرداري را در روستاي دريکنده آغاز کنند. در غير اينصورت آنها مجبورند فيلم را با بازسازي صحنه ها در هاليوود بسازند.» طبق آخرين نامه رسيده از کمپاني فاکس، مريل استريپ بازي در اين نقش را پذيرفته و در صورتيکه اتفاق غير منتظره اي رخ ندهد، نقش به او واگذار مي شود. مسئولان فاکس، به هنگام برپايي نمايشگاهي از آثار مرحوم قنبري در لس آنجلس، با او آشنا شدند و همان زمان درخواست خود براي خريداري امتياز ساخت فيلم از زندگي اين هنرمند را اعلام کردند. اوايل بهار، پيش از مرگ اين هنرمند با امضاي قرارداد، امتياز ساخت فيلم به کمپاني امريکايي واگذار شد. كمپاني يادشده پيش از اين اعلام كرده بود اطلاع رساني درباره اين طرح را خود به عهده مي گيرد. بنابر نامه دريافت شده انتشار اين خبر در نشريات امريكايي، با استقبال زياد محافل هنري روبه رو شده است. مکرمه قنبري سال 1307 در روستاي دريکنده استان مازندران به دنيا آمد. جوشش دروني او براي خلق تصاوير از همان زمان کودکي، به صورت بازي با گل و خاک خود را آشکار مي ساخت اما او تا سن 67 سالگي براي بيان احساسات خود از طريق نقاشي فعاليتي نکرد. ميل هنري او از طريق ديگر کارهاي هنري به ويژه آرايش عروس هاي دهکده بروز مي يافت. رو آوردن مکرمه به نقاشي از بيماري گاو مورد علاقه اشت آغاز شد. او گاو محبوبي داشت که براي چراندن آن مجبور بود روزانه مسافت طولاني اي را بپيمايد. پس از چندي مکرمه بيمار شد و فرزندانش که نگران سلامتي مادر بودند بدون اطلاع قبلي او حيوان را فروختند. پس از آن زمان مکرمه بسيار غمگين شد و براي غلبه بر احساساتش به نقاشي پناه برد. او که حتي قادر به خواندن و نوشتن نبود، بدون هيچ گونه آموزش رسمي دست به خلق تصاويري فوق العاده زد. اولين کارش را که پرتره اي از يک گاو بود، با گل و خاک روي سنگ نقاشي کرد. سپس تمام ديوارهاي خانه، درها، کدوهاي حلوايي و هر آنچه را مي توانست به عنوان بوم نقاشي عمل کند، انباشته از طرح و رنگ کرد تا اينکه يکي از پسرانش در يکي از سفرهاي ماهانه براي ملاقات مادر، از تهران برايش رنگ و کاغذ خريد. اکنون تمام خانه اش مملو از نقاشي هايي است که هر کدام راوي داستان تلخ و شيرين زندگي او به ويژه ماجراي ازدواجش به شمار مي آيند. مکرمه هميشه به اينکه که چرا او را مجبور کردند در سن پايين همسر چهارم مردي ميانسال شود، اعتراض مي کرد. مکرمه در مصاحبه اي که با هالي، فيلمساز امريکايي انجام داد، درباره زندگي اش چنين گفت:«به مدت چهار سال تنها شب ها نقاشي مي کردم و هرگاه ميهمان ناخوانده اي سر مي رسيد به سرعت همه وسايلم را پنهان مي کردم زيرا ذهنيت آن ها چنين بود که کاغذ و رنگ و قلم به چه درد يک کشاورز مي خورد؟ من هميشه کاري براي انجام دادن دارم. در خانه هم کار مي کنم، هم نقاشي. هيچ گاه بيکار و بيهوده زندگي نکردم. حتي مانند ساير خانم ها، عادتي به خواب ظهر ندارم.» نخستين نمايشگاه مکرمه در سال 1374 در گالري سيحون بر پا شد و پس از آن هر ساله نمايشگاه هايي را در همان گالري برگزار مي کرد. هم چنين در سال 1384 نمايشگاهي از آثارش در لس انجلس بر پا شد. قنبري در سال 2001 ميلادي براي برپايي نمايشگاهي از آثارش به سوئد رفت و همان سال به عنوان زن سال سوئد برگزيده شد. کارشناسان هنر اروپا آثار قنبري را با نقاشي هاي شاگال مقايسه مي کنند. بانو مکرمه قنبري دوم آبان 1384 از دنيا رفت. |
از وطن و از اطراف وطن
مژگان هارونی
***********
بابا ایول!
هزاران افرین صد بارک الله
به چشم پاک این « روحانی ( ره ) » نسبت به شاگردانش
« ایه های سودائی »
توجه کنید به یک سطر در میان تبلیغ سنگ فروشی و ایه ها و پندهای « اسید مهدی » که به منظور جلب مشتری بر روی این اگهی که بر دیوار سفارت ایران در امارات چسبانده شده دیده میشود!.
« بدون شرح »
زته چین « شتر » خوردن و ........
اگه هوسه همین یکی سینی « پلو » هم بسه!
نوش جان و گوارای وجود!
لغز خوانیهای شاعرانه بین نوادگان ادم و حوا در قرن بیست و یکم
مژگان هارونی
خانم ناهید نوری ( حوا خانم) :
به نام خدایی که زن آفرید / حکیمانه امثال ِ من آفرید
خدایی که اول تو را از لجن / و بعداً مرا از لجن آفرید !
برای من انواع گیسو و موی / برای تو قدری چمن آفرید !
مرا شکل طاووس کرد و تورا / شبیه بز و کرگدن آفرید !
به نام خدایی که اعجاز کرد / مرا مثل آهو ختن آفرید
تورا روز اول به همراه من / رها در بهشت عدن آفرید
ولی بعداً آمد و از روی لطف / مرا بی کس و بی وطن آفرید
خدایی که زیر سبیل شما / بلندگو به جای دهن آفرید !
وزیر و وکیل و رئیس ات نمود / مرا خانه داری خفن آفرید
برای تو یک عالمه کِیْسِ خوب / شراره ، پری ، نسترن آفرید
برای من اما فقط یک نفر / براد پیت من را حَسَنْ آفرید !
برایم لباس عروسی کشید / و عمری مرا در کفن آفرید
به نام خدایی که سهم تو را / مساوی تر از سهم من آفرید
به نام خدایی که زن آفرید / حکیمانه امثال ِ من آفرید
خدایی که اول تو را از لجن / و بعداً مرا از لجن آفرید !
برای من انواع گیسو و موی / برای تو قدری چمن آفرید !
مرا شکل طاووس کرد و تورا / شبیه بز و کرگدن آفرید !
به نام خدایی که اعجاز کرد / مرا مثل آهو ختن آفرید
تورا روز اول به همراه من / رها در بهشت عدن آفرید
ولی بعداً آمد و از روی لطف / مرا بی کس و بی وطن آفرید
خدایی که زیر سبیل شما / بلندگو به جای دهن آفرید !
وزیر و وکیل و رئیس ات نمود / مرا خانه داری خفن آفرید
برای تو یک عالمه کِیْسِ خوب / شراره ، پری ، نسترن آفرید
برای من اما فقط یک نفر / براد پیت من را حَسَنْ آفرید !
برایم لباس عروسی کشید / و عمری مرا در کفن آفرید
به نام خدایی که سهم تو را / مساوی تر از سهم من آفرید
پاسخ نادر جدیدی ( اقای ادم ) :
به نام خداوند مردآفرین / که بر حسن صنعش هزار آفرین
خدایی که از گِل مرا خلق کرد / چنین عاقل و بالغ و نازنین
خدایی که مردی چو من آفرید / و شد نام وی احسنالخالقین
پس از آفرینش به من هدیه داد / مکانی درون بهشت برین
خدایی که از بس مرا خوب ساخت / ندارم نیازی به لاک، همچنین
رژ و ریمل و خط چشم و کرم / تو زیباییام را طبیعی ببین
دماغ و فک و گونهام کار اوست / نه کار پزشک و پروتز، همین !
نداده مرا عشوه و مکر و ناز / نداده دم مشک من اشک و فین!
مرا ساده و بیریا آفرید / جدا از حسادت و بیخشم و کین
زنی از همین سادگی سود برد / به من گفت از آن سیب قرمز بچین
من ساده چیدم از آن تک درخت / و دادم به او سیب چون انگبین
چو وارد نبودم به دوز و کلک / من افتادم از آسمان بر زمین
و البته در این مرا پند بود / که ای مرد پاکیزه و مهجبین
تو حرف زنان را از آن گوش گیر / و بیرون بده حرفشان را از این
که زن از همان بدو پیدایشات / نشسته مداوم تو را در کمین !
به نام خداوند مردآفرین / که بر حسن صنعش هزار آفرین
خدایی که از گِل مرا خلق کرد / چنین عاقل و بالغ و نازنین
خدایی که مردی چو من آفرید / و شد نام وی احسنالخالقین
پس از آفرینش به من هدیه داد / مکانی درون بهشت برین
خدایی که از بس مرا خوب ساخت / ندارم نیازی به لاک، همچنین
رژ و ریمل و خط چشم و کرم / تو زیباییام را طبیعی ببین
دماغ و فک و گونهام کار اوست / نه کار پزشک و پروتز، همین !
نداده مرا عشوه و مکر و ناز / نداده دم مشک من اشک و فین!
مرا ساده و بیریا آفرید / جدا از حسادت و بیخشم و کین
زنی از همین سادگی سود برد / به من گفت از آن سیب قرمز بچین
من ساده چیدم از آن تک درخت / و دادم به او سیب چون انگبین
چو وارد نبودم به دوز و کلک / من افتادم از آسمان بر زمین
و البته در این مرا پند بود / که ای مرد پاکیزه و مهجبین
تو حرف زنان را از آن گوش گیر / و بیرون بده حرفشان را از این
که زن از همان بدو پیدایشات / نشسته مداوم تو را در کمین !
فرهنگ لغاتی که بعد از انقلاب خمینی در وطن رایج شده
مژگان هارونی
|
|
اما پس از خواندن اولین نامه غش میکند و بر زمین می افتد.
پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش میرود و مادرش را نقش بر زمین می بیند و در همان حال چشمش به صفحه مانیتور می افتد که در ایمیل نوشته بود :
گیرنده : همسر عزیزم
موضوع : من رسیدم
میدونم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی.
راستش آنها اینجا کامپیوتر دارند و هر کس به اینجا میاد میتونه برای عزیزانش نامه بفرسته. من همین الان رسیدم و همه چیز را چک کردم.
همه چیز برای ورود تو رو به راهه. فردا می بینمت.
امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه ...
وای چه قدر اینجا گرمه !!!
نگاه کنیم به چند * فرود اضطراری موفقیت امیز » هواپیماها که توسط خلبانان متبحر انان انجام گرفته و جان مسافران را خریده است!
الیزا شادنیا
شما از دست اذیت کردنهای فرزند * ۲ * ساله تان به تنگ امده و برای گرفتن کمک دست به دامن روانشناس میشوید؟! پس نگاه کنید به ویدیوی زیر از یک * پسر ۲ ساله * که معتاد به سیگار کشیدن است و خدا را شکر کنید که هنوز از * بچه * ، شما بد تر هم پیدا میشود !!.
الیزا شادنیا
اخر هفته خوبی را برای شما ارزو میکنیم
Have A Nice weekend
No comments:
Post a Comment