7.12.2010




Editor, Daveed Fakheri   
سردبیر داوید فاخری

مریل استریپ  ، بازی در نقش " مکرمه قنبری  " را پذیرفت
الف . صاد . شادمهر







 










گروه هنر، سارا امت علي: کمپاني فاکس امتياز ساخت فيلم از زندگي مکرمه قنبري، نقاش ايراني را خريداري کرد. مريل استريپ نقش مکرمه را بازي مي کند.
اميرعلي بلبلي، مدرس موسيقي و فرزند قنبري با تاييد اين خبر و بنا بر آخرين مکاتبه با مسئولان كمپاني فاكس گفتدر حال حاضر داستان زندگي مادر جمع آوري شده و يکي از هنرمندان مطرح هاليوود در حال نوشتن سناريو است. اين فيلم قرار است به کارگرداني اسي نيک نژاد، هنرمند ايراني الاصل ساخته شود. مسئولان کمپاني تمايل دارند در صورت صدور مجوز از سوي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، فيلمبرداري را در روستاي دريکنده آغاز کنند. در غير اينصورت آنها مجبورند فيلم را با بازسازي صحنه ها در هاليوود بسازند.» 
طبق آخرين نامه رسيده از کمپاني فاکس، مريل استريپ بازي در اين نقش را پذيرفته و در صورتيکه اتفاق غير منتظره اي رخ ندهد، نقش به او واگذار مي شود.
مسئولان فاکس، به هنگام برپايي نمايشگاهي از آثار مرحوم قنبري در لس آنجلس، با او آشنا شدند و همان زمان درخواست خود براي خريداري امتياز ساخت فيلم از زندگي اين هنرمند را اعلام کردند. اوايل بهار، پيش از مرگ اين هنرمند با امضاي قرارداد، امتياز ساخت فيلم به کمپاني امريکايي واگذار شد.
كمپاني يادشده پيش از اين اعلام كرده بود اطلاع رساني درباره اين طرح را خود به عهده مي گيرد. بنابر نامه دريافت شده انتشار اين خبر در نشريات امريكايي، با استقبال زياد محافل هنري روبه رو شده است.
مکرمه قنبري سال 1307 در روستاي دريکنده استان مازندران به دنيا آمد. جوشش دروني او براي خلق تصاوير از همان زمان کودکي، به صورت بازي با گل و خاک خود را آشکار مي ساخت اما او تا سن 67 سالگي براي بيان احساسات خود از طريق نقاشي فعاليتي نکرد. ميل هنري او از طريق ديگر کارهاي هنري به ويژه آرايش عروس هاي دهکده بروز مي يافت.
رو آوردن مکرمه به نقاشي از بيماري گاو مورد علاقه اشت آغاز شد. او گاو محبوبي داشت که براي چراندن آن مجبور بود روزانه مسافت طولاني اي را بپيمايد. پس از چندي مکرمه بيمار شد و فرزندانش که نگران سلامتي مادر بودند بدون اطلاع قبلي او حيوان را فروختند. پس از آن زمان مکرمه بسيار غمگين شد و براي غلبه بر احساساتش به نقاشي پناه برد. او که حتي قادر به خواندن و نوشتن نبود، بدون هيچ گونه آموزش رسمي دست به خلق تصاويري فوق العاده زد
اولين کارش را که پرتره اي از يک گاو بود، با گل و خاک روي سنگ نقاشي کرد. سپس تمام ديوارهاي خانه، درها، کدوهاي حلوايي و هر آنچه را مي توانست به عنوان بوم نقاشي عمل کند، انباشته از طرح و رنگ کرد تا اينکه يکي از پسرانش در يکي از سفرهاي ماهانه براي ملاقات مادر، از تهران برايش رنگ و کاغذ خريد
اکنون تمام خانه اش مملو از نقاشي هايي است که هر کدام راوي داستان تلخ و شيرين زندگي او به ويژه ماجراي ازدواجش به شمار مي آيند. مکرمه هميشه به اينکه که چرا او را مجبور کردند در سن پايين همسر چهارم مردي ميانسال شود، اعتراض مي کرد.
مکرمه در مصاحبه اي که با هالي، فيلمساز امريکايي انجام داد، درباره زندگي اش چنين گفتبه مدت چهار سال تنها شب ها نقاشي مي کردم و هرگاه ميهمان ناخوانده اي سر مي رسيد به سرعت همه وسايلم را پنهان مي کردم زيرا ذهنيت آن ها چنين بود که کاغذ و رنگ و قلم به چه درد يک کشاورز مي خورد؟ من هميشه کاري براي انجام دادن دارم. در خانه هم کار مي کنم، هم نقاشي. هيچ گاه بيکار و بيهوده زندگي نکردم. حتي مانند ساير خانم ها، عادتي به خواب ظهر ندارم
نخستين نمايشگاه مکرمه در سال 1374 در گالري سيحون بر پا شد و پس از آن هر ساله نمايشگاه هايي را در همان گالري برگزار مي کرد. هم چنين در سال 1384 نمايشگاهي از آثارش در لس انجلس بر پا شد
قنبري در سال 2001 ميلادي براي برپايي نمايشگاهي از آثارش به سوئد رفت و همان سال به عنوان زن سال سوئد برگزيده شد.
کارشناسان هنر اروپا آثار قنبري را با نقاشي هاي شاگال مقايسه مي کنند.
بانو مکرمه قنبري دوم آبان 1384 از دنيا رفت











از وطن و از اطراف وطن
مژگان هارونی
***********
بابا ایول!
هزاران افرین صد بارک الله
به چشم پاک این « روحانی ( ره ) » نسبت به شاگردانش 

http://www.imageurlhost.com/images/68n95ih8um2rapdy8zm.jpg
« ایه های سودائی »
توجه کنید به یک سطر در میان تبلیغ سنگ فروشی و ایه ها و پندهای « اسید مهدی » که به منظور جلب مشتری بر روی این اگهی که بر دیوار سفارت ایران در امارات چسبانده شده دیده میشود!.
http://www.findinvis.com/pic/11-02-2009/D/002.jpg
« بدون شرح »
http://www.findinvis.com/pic/11-02-2009/D/005.jpg
زته چین « شتر » خوردن و ........
http://www.findinvis.com/pic/11-02-2009/D/013.jpg
اگه هوسه همین یکی سینی « پلو » هم بسه!
http://www.findinvis.com/pic/11-02-2009/D/014.jpg
نوش جان و گوارای وجود!
http://www.findinvis.com/pic/11-02-2009/D/021.jpg
 لغز خوانیهای شاعرانه بین نوادگان ادم و حوا در قرن بیست و یکم
مژگان هارونی 




خانم ناهید نوری ( حوا خانم) :

به نام خدایی که زن آفرید / حکیمانه امثال ِ من آفرید
خدایی که اول تو را از لجن / و بعداً مرا از لجن آفرید !
برای من انواع گیسو و موی / برای تو قدری چمن آفرید !
مرا شکل طاووس کرد و تورا / شبیه بز و کرگدن آفرید !
به نام خدایی که اعجاز کرد / مرا مثل آهو ختن آفرید
تورا روز اول به همراه من / رها در بهشت عدن آفرید
ولی بعداً آمد و از روی لطف / مرا بی کس و بی وطن آفرید
خدایی که زیر سبیل شما / بلندگو به جای دهن آفرید !
وزیر و وکیل و رئیس ات نمود / مرا خانه داری خفن آفرید
برای تو یک عالمه کِیْسِ خوب / شراره ، پری ، نسترن آفرید
برای من اما فقط یک نفر / براد پیت من را حَسَنْ آفرید !
برایم لباس عروسی کشید / و عمری مرا در کفن آفرید
به نام خدایی که سهم تو را / مساوی تر از سهم من آفرید 
پاسخ نادر جدیدی ( اقای ادم ) :
بهنام خداوند مردآفرین / که بر حسن صنعش هزار آفرین
خدایی که از گِل مرا خلق کرد / چنین عاقل و بالغ و نازنین
خدایی که مردی چو من آفرید / و شد نام وی احسنالخالقین
پس از آفرینش به من هدیه داد / مکانی درون بهشت برین
خدایی که از بس مرا خوب ساخت / ندارم نیازی به لاک، همچنین
رژ و ریمل و خط چشم و کرم / تو زیباییام را طبیعی ببین
دماغ و فک و گونهام کار اوست / نه کار پزشک و پروتز، همین !
نداده مرا عشوه و مکر و ناز / نداده دم مشک من اشک و فین!
مرا ساده و بیریا آفرید / جدا از حسادت و بیخشم و کین
زنی از همین سادگی سود برد / به من گفت از آن سیب قرمز بچین
من ساده چیدم از آن تکدرخت / و دادم به او سیب چون انگبین
چو وارد نبودم به دوز و کلک / من افتادم از آسمان بر زمین
و البته در این مرا پند بود / که ای مرد پاکیزه و مهجبین
تو حرف زنان را از آن گوش گیر / و بیرون بده حرفشان را از این
که زن از همان بدو پیدایشات / نشسته مداوم تو را در کمین !




فرهنگ لغاتی که بعد از انقلاب خمینی در وطن رایج شده
مژگان هارونی

بنده خدائی با دوست دخترش رفته بود پارك. مأمورين اونو گرفتن و ازش پرسيدن: از كجا مياي؟
گفت: ميدان وليعهد.
مأمور زد تو سرش و گفت: خاك بر سرت، وليعهد مرد، حالا انقلاب شده، بايد بگي ميدان ولي عصر.
3
8
بعد مأمور ازش پرسيد: كجا ميري؟
گفت: پارك شاهنشاهي
مأمور زد تو سرش و گفت: خاك بر سرت! شاهنشاه مرد، حالا انقلاب شده، بايد بگي پارك ملت.
بعد مأمور پرسيد اين خانوم چه نسبتي با تو داره؟
او گفت: نامزدمه.
مأمور پرسيد: اسمش چيه؟
غضنفر گفت: امام حسين
مأمور پرسيد: چي؟ امام حسين؟
در جوابش گفت: بله، قبل از انقلاب اسمش فوزيه بود. حالا لابد چون انقلاب شده بايد بگيم امام حسين.

Roger 85, married Jenny, a lovely 25 year old
  










Mehri Amin

 OLD MAN AND YOUNG MAIDEN              
Teodeor Axentowicz /1859 – 1938/ -,
Pastel on paper, 25” x 19” = 63.5 x 49 cm
Since her new husband is so old, Jenny decides that after their wedding she and Roger should have separate bedrooms, because she is concerned that her new but aged husband may over-exert himself if they spend the entire night together. 
  
After the wedding festivities Jenny prepares herself for bed andthe expected knock on the door. Sure enough the knock comes, the door  opens and  there is Roger, her 85 year old groom, ready for action. They unite as one. All goes well, Roger takes leave of his bride, and she prepares to go to sleep. 
  
After a few minutes, Jenny hears another knock on her bedroom door,  and it's Roger,  Again he is ready for more 'action'. Somewhat surprised,  Jenny consents  for more coupling. When the newly weds are done, Roger kisses his bride, bids her a fond good night and leaves. 
  
She is  set to go to sleep again, but, aha, you guessed it - Roger is  back again, rapping on the door and is as fresh as a 25-year-old, ready for  more 'action'.  And, once more they enjoy each other. 
  
But as Roger gets set to leave again, his young bride says to him, 'I  am thoroughly  impressed that at your age you can perform so well and so often. I have been with guys less than a third of your age who were only good once.  You are truly a great lover, Roger.' 
  
Roger,  somewhat embarrassed, turns to Jenny and says: 'You mean I was here already?' 
  
The moral  of the story
  
Don't  be afraid of getting old, Alzheimer's has its advantages
  
PS..  Have I sent this to you already? Who are you anyway? 


گلی فریور
در راستای اعلان بخشنامهایبه بوتیکها با مضمون: نمایش عمومی کروات و پاپیون ممنوع است. مانکنها باید بدون سر باشند و برجستگیهای بدنشان معلوم نباشد...

*بخشنامه به میوهفروشیها*
  • نمایش عمومی هویج و بادمجان ممنوع است
  • آویختن موز در مقابل مغازه ممنوع است و روی لیموهای درشت و آبدارحتما باید با پارچه ضخیم و گشاد پوشانده شود
  • خیار تنها با ارائهی سند ازدواج و پس از استعلام فروخته شود
  • خیره شدن به هلو ممنوع است
  • در پایان برنامه 5 ساله دوم میوه فروشی ها باید زنانه و مردانه شوند. خیار، بادمجان،موز و تمام درازی های دیگر فقط به آقایان فروخته خواهد شد .کیوی نیز استثنا فقط به آقایان عرضه خواهد شد. لیمو، طالبی، هلو(لعنت اله) و دیگر گردالی­ها فقط به بانوان فروخته می­شود
  • مبارزه با کاشت، برداشت و توزیع مخفیانه خیار چنبر(نعوذ باله) به عهده ستاد مبارزه با مواد مخدر است
*بخشنامه به دوچرخهسازیها*
  • باد کردن لاستیک با تلمبه ممنوع است .
  • باد کردن توپ با دهان توسط زنان از اهم جرایم محسوب می شود 
  • تنه نزن / فروش و یا کرایه  دوچرخه ی * بدون زین * به هیچ عنوان و دلیل - حتی -  قانع کننده هم که باشد بدون اخذ مجوز از اخوند محل  به « خانمها » مجاز نمیباشد!.
*بخشنامه به راه آهن*
  • ورود و خروج قطار به تونل ممنوع است
  • تبصره: در صورت لزوم، قطار فقط تا انتهای واگن اول به تونل وارد شود .آنهم فقط یکبار در صورت تکرار لکوموتیو ران به 60 ضربه شلاق محکوم می شود
*بخشنامه به فرودگاهها*
  • در لحظهی شروع پرواز نباید نوک هواپیما بلند شود
*بخشنامه لوله کشی*
  • استفاده از اتصالات نری و مادگی در کنار هم ممنوع است، حتی الامکان فقط از اتصالات نری استفاده شود، در صورت لزوم به استفاده از اتصالات مادگی، پوشاندن اتصال با دولایه قیر و گونی الزامی است.
  • استفاده از اتصال پستانک و اتصالات ممه ای در هیچ صورت مجاز نبوده و با متخلفین برخورد جدی خواهد شد.
  • در حمام و دستشویی ها، بجای شیر مخلوط، از دو شیر مجزا با فاصله حداقل 30 سانت از هم استفاده گردد.
  • در کلیه عملیات تاسیساتی از آچار شلاقی بجای آچار فرانسه استفاده شود.
*بخشنامه به دامداری ها*
  • نگه داری دام های نر و ماده در یک تویله ممنوع است.
  • دوشیدن گاو ها فقط باید توسط کارگران زن صورت پذیرد.
  • هیچ ماده گاوی حق شیر دادن به گوساله های بالای 17 ماه را ندارد.
  • خرید، فروش، تولید و نگهداری قاطر تخلف محسوب و با متخلفین برخورد خواهد شد، در صورت تولد قاطر، تحویل قاطر به همراه اسب و خر متخلف به مقامات ذیربط الزامی است.
*تبصره برای زنــدانها*
  • تجاوز به زن و مرد بلامانع است


 ایمیل اشتباهی
گلچهره / ایران
روزی مردی به سفر میرود و به محض ورود به اتاق هتل، متوجه میشود که هتل به کامپیوتر و بالاخره به اینترنت مجهز است.
تصمیم میگیرد به همسرش ایمیل بزند.
نامه را مینویسد اما در تایپ آدرس دچار اشتباه میشود و بدون اینکه متوجه شود نامه را میفرستد.
در این ضمن در گوشه ای دیگر از این کره خاکی، زنی که تازه از مراسم خاکسپاری همسرش به خانه باز گشته بود با این فکر که شاید تسلیتی از دوستان یا آشنایان داشته باشه به سراغ کامپیوتر میرود تا ایمیل های خود را چک کند.





اما پس از خواندن اولین نامه غش میکند و بر زمین می افتد.
پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش میرود و مادرش را نقش بر زمین می بیند و در همان حال چشمش به صفحه مانیتور می افتد که در ایمیل نوشته بود

گیرنده : همسر عزیزم
موضوع : من رسیدم

میدونم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی.
راستش آنها اینجا کامپیوتر دارند و هر کس به اینجا میاد میتونه برای عزیزانش نامه بفرسته. من همین الان رسیدم و همه چیز را چک کردم.
همه چیز برای ورود تو رو به راهه. فردا می بینمت.
امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه ...
وای چه قدر اینجا گرمه !!!

نگاه کنیم به چند * فرود اضطراری موفقیت امیز » هواپیماها که توسط خلبانان متبحر انان انجام گرفته و جان مسافران را خریده است!
الیزا شادنیا


شما از دست اذیت کردنهای فرزند * ۲ * ساله تان به تنگ امده و برای گرفتن کمک دست به دامن روانشناس میشوید؟! پس نگاه کنید به ویدیوی زیر از یک * پسر ۲ ساله * که معتاد به سیگار کشیدن است  و خدا را شکر کنید که هنوز از * بچه * ، شما بد تر هم پیدا میشود !!.
الیزا شادنیا


  اخر هفته خوبی را برای شما ارزو میکنیم
Have A Nice weekend

No comments:

Post a Comment

POST توراه و هفطارای

Every Post's Information