ایا ما را هم با کمک وطن فروشان جمهوری اسلامی ایران اشغالی، در مسیری قرار داده اند که روز کشورمان مثل « روز عراق » و روزگارخودمان هم مثل روزگار « عراقیها » بشود؟! چه باید بکنیم که نشود.؟!
داوید فاخری
پیشگفتار
تو شته ئی را که در زیر میخوانید تقسیری است بر سفر احمدینژاد به استان همدان و مقایسه اوضاع سیاسی اکنون ایران اشغالی با شرائط مشابهی که پیش از سقوط رژیم قبلی حاکم بر عراق در انجا وجود داشت که نتیجتأ نیز باعث حمله قوای نظامی دؤل مختلف به عراق گردید !.
مردم از دست رژیم خونخوار صدام رها شدند ولی دچار روزگار دهشتناکی هم شدند که هر روز و هر ساعت دست از سر ناموس و جان و مال انان بر نمیدارد!. ایا ما هم توسط جمهوری اسلامی ایران اشغالی به همان سوی سیاه و تاریک کشیده میشویم و یا تا هنوز وقت هست باید کاری کنیم که قبل از دخالت دیگران بساط انان از کشورمان کنده شود و دو باره برگردند به همان گورستانی که از انجا امده اند ؟!
نکته هائی انتخابی از انچه در سفر هیأت دولت بی مایه احمدینژاد به همدان گذشت:
احمدینژاد در هفتاد و سومین سفر استانی دولت بی مایه خود به همدان که با استقبال ترقه های شادی که مردم محل برای خوش امد از او و همراهانش در میکردند و تاکنون برای تشکر از انان دها تن بازداشت شده و به محلهای نامعلومی که با پذیرائی « بطریهای » نوشابه همراه است برای پرسش و پاسخ برده شده اند در، ظهر چهارشنبه ۱۳ مرداد ۸۹، با سخنان غرائی که در ورزشگاه قدس همدان ایراد نمود همه « کس و کارهای » با نسبت و بدون نسبت خارجی و داخلی خود را مورد خطاب قرار داد و به هر کس که به دلیلی با برنامه های مملکت ویران کننده او که در حقیقت برنامه های پدر معنوی و روحانی و شیطانی او « اتش الله سفیه، خامنه ئی » هست مخالفتی دارد هشدارهای لازم موافق با وزن و قد وی صادر کرد .
او در این سخنرانی رضایت خاطر مردم از بی اثر بودن « تحریمهای بین المللی » که بر مملکت اعمال میشود را مورد سربلندی انان دانست!! - چه عرض شود؟!چه عرض شود؟!چه عرض شود؟!
او کشور انگلستان را « جزیره کوچکی درغرب افریقا » نامید و از استعمار ان جزیره کوچک بر شبه قاره هند انتقاد نمود. چه عرض شود؟!
او گشورهای اروپائی را که بر روی نقشه « نقطه کوچکی » دیده میشوند را متهم به استعمار کشورهای ۱۰۰ میلیونی کرد!.چه عرض شود؟!
او جوانان ایرانی را گل سرسبد جوانان دنیا دانست و گفت چشم امید همه جوانان دنیا به اندیشه های انان است!.چه عرض شود؟!چه عرض شود؟!چه عرض شود؟!
او با ابراز انکه « نفت ما واقعأ ملی نشده » ادامه داد خارجیها به خاطر سرمایه گذاریهای بیشتر ٪۶۰ منافع را میبرند ، کارمزد برای کشف و استخراج نفت و گاز از ما طلب میکنند و انگاه این ماده های خام را از ما میخرند و بعد از تصفیه، انان را دوباره به ما میفروشند !.چه عرض شود؟!
او خطاب به کشورهای اروپائی گفت ، روزیکه شما در صنعت نفت ما سرمایه گذاری نکنید و دیگر به ما جنس نفروشید « روز شادمانی ماست » ایرانیها خود میتوانند کالاهای بهتری از شما تولید کنند ، او ادامه داد : شما منزوی هستید و نمیدانید در دنیا چه میگذرد !.چه عرض شود؟!
او در مورد تحریمها با مسخره گفت : آنقدر پای قطعنامهها بایستید تا زیر پایتان علف سبز شود.ا و با اشاره به تحریمهایی جدیدی که ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا چند روز پیش در مورد آن به توافق رسیدند، افزود: «به رغم این تحریمها، در ۴ سال گذشته مبادلات تجاری ما ۴ برابر شده، توسعه صنعتی دو برابر و پیشرفتهای علمی ۱۰ برابر شده است.»چه عرض شود؟!چه عرض شود؟!
او با اشاره به رفسنجانی که در زمان دولت او ایت الله خمینی ( بد ره ) مجبور به بالا کشیدن « جام زهر » شد گفت : اگر انان در پی ان باشند که دوباره ان خطا را تکرار کنند ملت ایران اگر ۱۰۰ تا جام زهر هم که باشد انانرا به تبعیت از رهبری به کام منافقین فرو میکند!.چه عرض شود؟!
او به مخالفان سیاسیش نصیحت کرد که به دامن ملت باز گردند و به اوبا نیز نصیحت نمود که اینقدر ملت امریکا را به ذلت نکشد و به راه ملتها برگردد!!!!!!!!!!!!!!چه عرض شود؟!
بغداد ۲۰۰۰
بغداد۲۰۱۰
بغداد ۲۰۱۰
تفسیر
با مقایسه ئی ساده به اوضاع سیاسی که هم اکنون در کشور اشغال
شده ما میگذرد با ان سالهائی که قبل از هجوم سراسری تمام کشورهای ذینفع درغارتهای قانونی ( معلوم ) و غیر قانونی ( نامعلوم ) از در امدهای کلان منابع طبیعی کشورهای واقع در منطقه خلیج فارس به عراق در زمان صدام حسین بود شباهتهای غیر قابل انکاری وجود دارند که نمیتوان سرسری از کنار انان گذشت !.
بارزترین نمونه های ان رجز خوانیها ی حکومت ملایان به سرکردگی « وقیح سفیه، اتش الله خامنه ئی » و نوچه و اتش بیار معرکه عملیاتی او « محمود احمقی نژاد » در زمینه های مقابله با کسانی است که انانرا از پشت بلدگوهای روح و جان خراش خود مستکبرین ، مناعدین ، محاربین ، ، شیاطین و صیهونیستها می خوانند و به بهانه های « امت فریبی » مانند « جلوگیری از پایمال شدن حقوق ملت ها و از ان جمله حقوق امت مسلمان و شهید پرور ایران » مانند صدام معدوم شیهه میکشند و مبارز میطلبند !.
ادا و اطواراهای این چنینی که صدام حسین به راه انداخته بود و نتیجه ان اتحاد غیرمنتطره همه کشورها بر علیه او شد با انکه جریانات سیاستهای بیالمللی با مروز بسیار فرق داشت ( حتی شوروی و چین هم در این زمینه پشت صدام را خالی کردند! ) هم اکنون که دیگر جنگهای سرد جای خودشان را به کار و کاسبیهای مشترک گرم داده اند دیگر واضح است که سناریوی قدیمی در مورد عراق اما با رونوبسیهای جدید بر علیه حکومت جهل و خون اسلامی ایران اشغالی که تنها بازنده اش در این میان ملت مفلوک ایران هست را در بازیهای توطعه امیز از پیش برنامه ریزی شده ابر قدرتها میتوان دوباره مشاهده کرد !.
وضعیتی که از یک جانب اروپا و امریکا به ظاهر « مستقیم » و از جانبی دیگر روسیه بصورت « دو دوزه باز » و از سوی سوم چین با اجرای « مخالفت نمایشی » با ان دو گروه که « عامدأ » منجر به یورش « گنده ها » به منطقه می گردد را میتوان در هوای کثیف و الوده ی سیاسی جاری که در مملکت اشغالی ما فراهم اورده شده به سهولت مشاهده کرد!.
اخبار را دنبال می کنیم میخوانیم و میشنویم و میبینیم که یکی دارد رجز میخواند و تهدید میکند و یا پیام درخواست مذاکره برای انانیکه دشنامشان میدهد و در خیابانهای کشورش پرچمها و نمادهای ملی انان را به اتش میکشد میفرستد که تاکنون بیش از ۵ مرتبه محل سگ هم به پیامهای او نگذاشته اند و یا باری دیگر با ادعای دست یابی به « سلاح اتمی » که انرژی لازمه برای ساختن ان سر از فراورده هائی در میاورند که توسط دخترکان ۱۶ ساله در اشپزخانه های منازلشان بصورت « کیکهائي زرد رنگ » تهیه شده اند و با استفاده از ان سلاح نابود کننده جمعی به قصد پاک کردن کشورهائی با مردمانی زخم خورده از روی نقشه بر میاید که میتوانند و قادرند برای دفاع از خود و جلوگیری مجدد از انچه که در قرن گذشته توسط دیوانه ئی به نام « هیتلر » بر سر انان اورده شد مصیبتی را خدای نخواسته بر سر مملکت بیاورند که انتهائی برای ان پیش بینی نمیتوان کرد!.
و از انور نیز ان دسته دیگر هستند که از اغاز اشغال ایران توسط این گروه ادمخوار از روسیه گرفته که بطور قانونی ( روباز ) حداقل سالی یک میلیارد دلار برای کار شکنی هائی! که در مورد « نیروگاه بوشهر » انجام میدهد ان دخترک مدرسه ئی که بر اثراستفاده از بخاریهای عهد بوق در مدرسه شان اتش میگیرد و تا ابد با چهره ئی که از خجالت باید انرا با ماسک بپوشاند را « تیغ » میزند، در کنار انکه بدون داشتن مسؤلیت و وجدان به قیمت جان هزاران تن ایرانی « بی ارزش » که بر اثر سقوط هواپیماهای از کار افتاده عمومی و نظامی که به این جمهوری لعنتی می اندازد شیره مملکت را تا انجائی که میتواند می دوشد تا چین که به جز درامدهای هنگفت از فروش ماشین الات ابتداعی و میلیاردها دلار از اجناس دور ریختنیش که به خیک این ملت بیچاره میاندازد و یا ملل دیگر که بطور غیر قانونی و با سؤ استفاده از نمایش « تحریمهائي » که خودشان انان را براه انداخته اند تا وسائلی را که این حکومت اشغالگر برای بقای حکومت ننگین خود به داشتن انان احتیاج دارد را « بصورت بازار سیاه » انهم به قیمت صد چندان برابر واقعی که تا کنون برای انان میلیاردها دلار درامد خالص داشته اند قرار دارند !.
به نظر میرسد که اکنون زمان ان رسیده است که فاز دوم برنامه ئی را که برای تجزیه کشور و تقسیم « فیزیکی » ان بین « خودی هایشان » ( از روسیه با تقسیم بحر خزر با تخفیف دادن سهم کشورمان از منابع حیاتی و زیر دریائی ان از ٪۵۳ به ٪۱۲/۵ شروع شد! ) که در دستور کار داشته اند را با کمک این « جاسوسهای وطن فروخته » به مرحله اجرا در اورند !. مگر انکه معجزه ئی شود ( برای انان که معجزه ر باور دارند نوشتم ) و نجاتی اسمانی برسد و یا مردانی که در خیابانها به کتک خوردن و ناسزا شنیدن « زنان » توسط عمال رژیم میخندند و انان را تأیید میکنند به خود بیایند و دو باره مثل مردان واقعی عمل کنند و حق ناموسی و مالی و جانی غارت و تخقیر و هتک شده شان که سی و دو سال است به دست این حقیرترینهای زمان خورده و بلعیده شده را پس بگیرند و انان را با پس گردنی از مملکت بیرون بیاندازند و یا جگرگوشه دارانی که با دیدن زخمی کوچک بر زانوی دلبندانشان اشک غم بر چشمانشان مینشیند از زن و مرد به خود ایند و برخیزند و اگر نه بخاطر اینده بچه هایشان شاید بخاطر ان * بچه های ۶ تا ۱۲ ساله ئي » که دیگر قادر نیستند در این دنیای دون حاضر شوند و انتقام خود را از مجریان فرامین من در اوردی « اسلام ناب محمدی » بگیرند که انان را بر روی مینهای جنگ شرم اور ۸ ساله دواندند تا با تکه تکه شدن بدنهای نحیفشان فرامین الله روی زمین خمینی ( بد ره ) را به جای اورند و چنان که برای مغز و دلهای کوچکشان « موعظه » شده در خیالهای خوش بچه گانه شان به بهشت بروند و با کلیدهای پلاستیکی که ان بی خدایان بی وجدان بی ناموس بر گردنهای نازک تر از برگ گل انان بسته اند دربهای بهشت را باز کنند ، در اغوش حوریان جای بگیرند ، هم محشر امامان شوند و در یک منطقه خوش اب و هواتر منطقه خانه مناسبی نیز برای پدرهای بی همه چیز و مادرهای بی صفت و اگر خواهر و برادرهائی هم حکومت اسلامی برای انان باقی گذاشته باشد حفظ کنند!.!
زیاده عرضی نیست!.
No comments:
Post a Comment