8.28.2011







در کشوری که حاکمان وطن فروش ان تنها درامدهای سر به فلک کشیده صدها میلیار دلاری نفتی و غیرنفتی را که مجبورند بعد از انهمه که دزدیده اند بر روی کاغذ بیاورند و گرنه انان را نیز بالا میکشیدند، دختری ورزشکار در ان کشور مجبور است که برای رسیدن به اوج ارزوهایش که فتح قله هائیست که برای او مملکتش افتخار می افریدند مجبور به فروختن خانه اش شود تا با هزینه کردن ان به مبارزاتش با سخت ترین افریده های خدا ادامه دهد و با انان دست و پنجه نرم کند و دست اخر هم با سقوط از ارتفاع ۸۰۰۰ متری جان شیرین خود را برای همان « هیچـــــی » که پدر ناتنی انقلاب وعده انرا در هواپیمای « ایرفرانس » به همه داده بود ببازد!!. او مینویسد بارها بعد از فرود از کوهستانی سخت و یخ زده که احتیاج به نوشیدن استکان چایی گرم داشتم بخاطر نداشتن پول ان نتوانستم انرا تهیه کنم ، او ادامه میدهد بارها به خاطر نداشتن پول کافی برای رفتن از جایی به جایی دیگر نتوانستم از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنم و باز مینویسد بارها مجبور شده است یا وسائل مورد احتیاج کوهنوردی را قرض بگیرد و یا انان را از مغازه های دست چندم فروشی تهیه کند و باز و باز ادامه میدهد!!
ای تف بر چهره پنهان در نقاب ریش و پشم  الوده به خیانت و تزویر سران و خرده سران جمهوری جهل و خون اسلامی که این چنین با بچه های مادر وطن و با ابرو و سرنوشت انان بازی میکنند در حالیکه فرزندان اجنبی انان
 از صدقه سر همان بچه های نگون بخت مام وطن در بهترین شرائط  که اصلا به اصل و نسب عرب انها نمیاید مثل پشکلهای سرگردان در خارج و در داخل مملکت روزگار را به خوشی میگذرانند!.
 قرار نبود که اینجوری شود پس چطور شد که اینجوری شد؟!
تنه نزن/داوید فاخری

سروها ایستاده می میرند

ليلا اسفندياری قهرمان و شیر زن
کوهنوردی ایران در هيماليا جاودانه شد
 به انتخاب ژاله حکیمی
  
از روز جمعه ۳۱ تير، پيکر ليلا اسفندياری در ارتفاعات هيماليا و بين شکاف های يخی آرام گرفته است. زنی که صعودهای زمستانی اش از مسيرهای مختلف به دماوند و صعودش از ديواره علم کوه، فقط گام های نخست او در بلندپروازی های بی نظيرش در اين رشته ورزشی بود.
اولين زن ايرانی بود که «نانگاپاربات ۸۱۲۶ متری» به عنوان دومين قله دشوار جهان را فتح کرد و در همان صعود، سرپرست گروهی بود که تمام اعضايش مردان زبده کوهنوردی ايران بودند.
باز به عنوان اولين زن ايرانی به انتهای غار پراو در کرمانشاه رسيد و صعودش به يخچال دره‌‌ يخار نيز موفقيت آميز بود.
برايش غار و صخره و کوه و يخچال تفاوتی نداشتند. قصد داشت پيمايش عميقترين غار دنيا در سوچی روسيه را داشت اما پليس روسيه به ايرانی ها اجازه نمی داد وارد آبخازيا شوند.
در صعود به قله «کی دو» هم تا آستانه موفقيت کامل پيش رفت. قله هشت هزار متری گاشربروم۲ آخرين نقطه ای بود که او بر آن گام گذاشت. جايی که حتی زبده ترين کوهنوردان جهان، برای برداشتن هر قدم بايد پنج بار نفس بکشند.
عبدالعظيم برهمنی از کوهنوردان تيم ملی ايران، مقصر اصلی اين اتفاق تلخ را کارگر ارتفاع بالای ليلا می داند و میگويد: «کارگر ارتفاع بالای ليلا هيچ کمکی به او نمی کرد؛ به نحوی که وقتی من برای ليلا چای آماده کردم، کارگرش حتی در کنار چادر هم نبود، چه برسد به اين که در موقع لازم بتواند به ليلا اسفندياری کمک کند
ليلا ديسک کمر داشت و جراحی هم کرد. گويا ريسک اين عمل به قدری بالا بوده که خطر فلج شدن را هم در پی داشته اما ليلا با تمام مصائب مالی که او را در تنگنا قرار داده بود؛ نه تنها بر اين عارضه غلبه می کند، بلکه ارتفاعات هيماليا را هم زير پا می گذارد.
سيمای ليلا؛ آن روی ديگر
ليلا اسفندياری و ماجراهای حيرت انگيز صعودهای انفرادی اش به مرتفع ترين قلل جهان؛ فقط زمانی بر سر زبان ها افتاد که در بام جهان لغزيده و پايين افتاده بود.
همان جا که وصيت کرده بود اگر افتادم، بگذاريد بمانم. می خواهم «بام جهان» آرامگاه ابدی ام باشد.

زنی که به خاطر انجام يک مصاحبه بدون روسری، محبوبيتی نزد مقامات ورزش ايران و فدراسيون کوهنوردی نداشت. آن ها که موفقيت های بين المللی ورزشکاران ايرانی را مصادره می کنند، در تمام اين سال ها رغبتی به پوشش اخبار بانوی بی نظير کوهنوردی ايران نداشتند.
جستجويی در خبرگزاری های دولتی و آرشيو و سايت فدراسيون کوهنوردی جمهوری اسلامی ايران، گواه اين موضوع است.
جايی که حتی خبر صعودهای تفريحی و دسته جمعی به «اشترانکوه» نيز شرح داده شده اما درباره تنهايی ليلای ايران در کمپ K۲ و در ميان تيم های مجهز کوهنوردی اتريش، ايتاليا، آمريکا و کره جنوبی، چيزی نوشته نشده است!
در فيلمی که به تازگی از تلاش ليلا برای صعود به «کی دو» پخش شده نشان میدهد زن تنهای ايرانی در پاکستان، جايی که تيم های اروپايی، آمريکايی و آسيايی با تجهيزات و تدارکات کامل آمده اند؛ دوربين را به روی گام های نخستش بر ارتفاعات کی دو گرفته و نفس نفس زنان می گويد: «وقتی که شروع کردم کوله پشتی نداشتم. کفش و کيف کوهنوردی را قرض می گرفتم و لباس کوهنوردی را از تاناکورا (اجناس بنجل و دست چندم) خريدم
«گاهی که از صعودهايم برمی گشتم پول کافی برای تردد نداشتم و خيلی وقت ها پس از صعود، نمی توانستم يک فنجان چايی بخرم. اما نخواستم متوقف شوم. حالا من اينجا هستم. زيرا زن ايرانی می تواند


  
جوزپه پمپلی کوهنورد ایتالیائی که به همراه  فابریزیو و ساموئل هنگام برگشت از قله گاشربروم 2 شاهد حادثه تلخ سقوط لیلا بود در ستایش او دراسکاردو اینطور می نویسد:


او یک زن زیبای ایرانی بود ، تصمیم گرفته بود که صعود کند حتی به تنهائی و در مقابل همه چیز ، برعلیه بروکراسی حاکم بر کشورش که جایگاهی برای کوهنوردان مستقل قائل نیست علی الخصوص وقتیکه فدراسیون قدرتمندی در رأس باشد. تابستان گذشته در k2 به من گفت که مجبور شده  آپارتمانش در تهران را بفروشد و مجددا" با خانواده اش زندگی کند فقط برای اینکه به آرزویش جامه عمل بپوشاند و به آن اکسپدیشن پرهزینه بپیوندد ، متاسفانه هیچیک از ما سال گذشته موفق به صعود نشد و امسال لیلا بر روی گاشربروم 2 تلاش کرد. نمی دانم و ممکن که عامل اصلی سقوط او را هرگز ندانیم ، ناخوشی غیر مترقبه ، رهائی کارگاه ، خستگی ، ... ولی من فکر می کنم که چندان مهم نباشد که پی به عامل اصلی ببریم ، چیزی که مهم است فقدان یک شخص است ، یک دوست  که تاهمین دیروز با مابود ، حالا هیچ چیز باقی نمانده جز خاطره ای برای کسانی که او را دوست داشتند. عمگین می شوم که می بینم تها زنی که بر گاشربروم 2 تلاش کرد از میان ما رفت ، در میان اینهمه کوهنورد مغرور لیلا تنها کسی بود که شایستگی آنرا داشت .باشد که سرآغازی باشد بر آزادی زنان سرزمین او ......
  
سروها ایستاده میمیرند
تقدیم به کسیکه ایستاده رفت....
و هیچوقت شکست را قبول نکرد...


No comments:

Post a Comment

POST توراه و هفطارای

Every Post's Information