فاطمه رجبی: احمدی نژاد در دیدگاهشان در رابطه با حضور زنان در کابینه تجدیدنظر کنند !!!
تفسیر
داوید فاخری
سرکار خانم رجبی همسر اقای الهام معاون اول اقای احمدینژاد که معرف حضورتان هست و ایشان را بویژه در دوره قبلی ( دولت نهم ) به خاطر میاورید که با پشتیبانی عملی این خانم از اقای دکتر رئیس جمهور ، نامبرده در ان مدت ۴ سال هیچ احتیاجی به چماق و زنجیر و قمه و اسید و پنجه بکس بدست های اسلام ناب محمدی برای ادامه بقای سیاسی خود نداشت !.
در هر حال این خانم بسیار نجیب که برای ایمن بودن از قصد هوسرانان جامعه و راندن رندان محل از اطراف خود که گاهی هوس هم صحبتی با خانم هائی اینچنینی به دل صاحب مرده شان میافتد ، همانطور که در عکس بالا ملاحظه میکنید عقلی کرده و تنها با نشان دادن اعضای ( غیر مجذوب ) بدنش همچون چشم و ابرو و بینی و لب به خیال خود قال قضیه را کنده است !! ( به چشم دختر همسایگی خیلی هم تو دل برو به نظر میرسد - ( تنه نزن ) بهمانطور هم ناگهان که از خواب پریده و از وحشت انکه مبادا « هوو و یا هوویانی » بر سر زندگی سیاسیش اورده شود عقلی کرده و نامه ئی به رئیس جمهور « امت غیر ایرانی » نوشته که در ان از او خواسته است « در دیدگاهش در رابطه با حضور زنان در کابینه تجدید نظر کند !! ».
فاطمه خانم بعد از ارسال این نامه « تهدید و تحریک امیز » و برای انکه « ایز » گم کرده باشد هم که مبادا برای یکی در حماس و یا حزب الله و یا ونزوئلا این تصور غلط پیش بیاید که راستی راستی ایران کشور « مرگ بر دیکتاتور است ! » و اجازه ورود زنان به کابینه را نمیدهد ! استینها را بالا زده و بر سر راه زنانی که حال انان بصورت « منتخب مردم و یا منتخب حکومت » مایلند عضو هیئت دولت دهم بگردند انهم به شرط انکه از گلوله جریان مصباح یزدی و مشکینی و غیره جان سالم بدر ببرند « هفت خوانی » را گسترده است که رستم را هم توان گذر از انان نیست !!.
بر طبق مدارک و مستندات تاریخی که از دوران دولت تهم بجا مانده بر همه کس واضح و مبرهن است که خانم فاطمه رجوی با اینکه از هیچ مقام دولتی درکابینه برخوردار نبود ( همسرش بیش از ۷ - ۸ -۱۰ تایش را اشغال گرده بود ! ) اما با این وجود بصورت « مخفی المعلومی » از مزایای یک وزیر از جانب رئیس جان محمود برخوردار بود و علت انهم این بود که ایشان تا پیش از پیش امدن « غائله اصلاح طلبان در فارس و بقیه جا ها !! » که دولت برای نجات خود و حکومت مشتاقانه مجبور گردید بصورت کاملأ غیر متمدنانه از الت قتاله و عیر انسانی و ویران کننده جامدات و منقولات که «اللباس الشخصیها مع البسیج اللبنانی و الفلسطینی » خوانده میشود و افراد ان همواره ( حتی در مستراح ) مسلح به الاتی همچون چماق ، چاقو ، خنجر ، شمشیر ، پنجه بکس ، قمه ، اسید و طپانچه و غیره هستند و بصورتهای ناجوانمردانه ئی هم بر علیه «طغیانگران » از انان استفاده کردند » خود « تیغ کش » عموم به نفع اقای رئیس جمهور بود و همه این خواص را در وجود شریف انبار کرده و کار همه عوامل ذکر شده در بالا را یکجا انجام میداد !. اگر یادداشتهای روزنامه های ان زمان از طیف تند رو مانند «کیهان شریعتمداری » تا میانه رو مانند «انتخاب » را مطالعه کنیم هنوز اثرات پاک نشدنی مطالب نگاشته شده توسط این خانم را میتوان در صفحات انان پیدا کرد که بخوبی از طریق در میابیم که در ان زمان «« بدا و مصیبتا به حال کسی بود که به ضرر اقای هاله نور یک گل بالاتر مینوشت و یا چیزی بیان میکرد که بوی مخافت با ان مقام اعظم را داشته باشد در ان صورت بود که با نوشتن نامه و شب نامه و اتهام زنی به این و ان و کشاندن پرونده « ملت همیشه غایب در صحنه غیر ادمها » به دفتر جهنمی ابر قاتل ازادی خواهان « سعید مرتضوی « و غیره ، به قول ابراهیم نبوی خشتک او را به سرش بکشند و انرا بیرق کرده در شهر بگردانند » و چون اینگونه اعمال نجیبانه مراتب رضایت خاطر ملوکانه رافراهم میکرد بنابر این از این طریق باندازه چند وزیر رسمی از چنته ملت محروم به حقوق و مزایا دست میافت و با پر روئی عجیبانه ئی هم که مختص خود اوست در همه جا « ان هاله نورش و ان شانه مویش و ان سرخی رویش و ان ترموستات خو یش » دکتر محمود ( اح ) را *** معجزه هزاره سوم *** جار میزد !!.
این خانم فاطمه خانم تصور میکند که ما ایرانیها انقدر خوشبختیم که به تعداد تقریبی زنان مملکت «احمدینژاد » در انبار ذخیره داریم و باز ما ایرانیها انقدر بدبختیم که زنانمان به ان درجه از شرف نوع رجبیها سقوط کرده اند که تمام « هستی خود را » خالصانه و مخلصانه در اختیار اسلام و اقای پرزیدنت محمود ( اح ) خواهند گذارد که در عوض با بدست اوردن « دل هر احمدینژاد که در انبار است » به نان و نوائی برسند و دیگر کابینه نیز احتیاجی به خدمت زن در خود ملاحظه نفرماید !.
متن شجاعانه نامه ئي که خانم فاطمه رجبی برای اقای رئیس جمهور فرستاده و توسط خبرگزاریهای بزرگ پخش شده از این قرار است ! :
محمود .......اگر دوباره هوس کردی که ان کوفته تبریزی های خوشمزه مرا کوفت کنی و از انان لذت ببری، شرطش ان است که اول « در دیدگاهت در رابطه با حضور زنان در کابینه تجدید نظر کنی !! » واگر نه انقدر دیگر روی کوفته تبریزی من را نخواهی دید که دق کنی و ......
فاطمه ر
No comments:
Post a Comment