4.30.2015

תורה – פרשת אחרי מות וקדושים











جواب بنی اسرائیل به فرمانهای * جهان دوستانه 

خداوند * در پای کوه سینا که افتخار ابدی دریافت

* تورات * که از انجا  توسط * موسی کلیم الله *‌ 

برای انان اورده شد

 ان بود که تا  ابدالاباد


* ان فرامین را پذیرفته و انجامشان خواهیم داد *


  ترجمه تیتر  ( تابلو پائین ) از عبری به فارسی 




******************








*  همنوعت را مانند خودت دوست بدار میباشد *






اخری مُوت-فصل شانزدهم1.   

   بعد از فوت دو نفر پسران اَهَرُون (هارون) كه هنگام نزديك شدن به حضور خداوند مردند خداوند با مُشه (موسی) سخن گفت.
2.      خداوند به مُشه (موسی) گفت: به اَهَرُون (هارون) و برادرت بگو كه همه وقت به مكان مقدس داخل پردهي جايگاه لوحههاي دهفرمان به طرف جلو سرپوش كه روي صندوقهاي لوحههاي ده فرمان است نيايد تا نميرد. زيرا روي آن سرپوش در ابر ظاهر خواهم شد.
3.      اَهَرُون (هارون) با اين (چيزها) به مكان مقدس بيايد: با گاو نر جواني براي قرباني خطا و قوچي براي قرباني سوختني.
4.      پيراهن كتاني مقدس بپوشد و شلوار كتاني بر بدنش باشد و كمرش را با كمربند كتاني ببندد و با عمامهي كتاني (سر خود را) بپيچد. اینها لباسهاي مقدس هستند. بدن خود را در آب غسل داده، آنها را بپوشد.
5.      و از جماعت ييسرائل (اسرائیل) دو بز نر براي قرباني خطا بگيرد و قوچي براي قرباني سوختني.
6.      و اَهَرُون (هارون) گاوي براي قرباني خطاي خود تقديم نمايد و براي خود و خانوادهاش طلب عفو كند.
7.      اين دو بز نر را گرفته آنها را به حضور خداوند جلو درگاه چادر محل اجتماع وادارد.
8.      اَهَرُون (هارون) قرعههايي بر آن دو بز نر بگذارد يكي براي خداوند و يكي براي (بردن به كوه) عَزازِل[1].
9.      اَهَرُون (هارون) بز نري را كه بر آن قرعهي خداوند (از صندوق) بيرون آيد، نزديك نموده و آن را به صورت قرباني خطا تقديم كند.
10.  و آن بز نري كه قرعهي عَزازِل بر آن از صندوق بيرون آيد، زنده در حضور خداوند قرار داده شود تا روي آن طلب عفو نموده آن را به طرف (كوه) عَزازِل به بيابان روانه سازد.
11.  اَهَرُون (هارون) گاو قرباني خطايي را كه مال خودش است پيشآورده براي خودش و براي خاندانش (يعني خاندان كُوهِن (کاهن)) طلب عفو نموده گاو قربانی خطای خود را ذبح کند.
12.  و مجمري پر از ذغالهاي افروخته را از روي قربانگاه از حضور خداوند و دو مشت پر از داروهاي معطر (يازدهگانه) بهصورت گرد را برداشته و به داخل پردهي جايگاه لوحههاي دهفرمان بياورد.
13.  و آن بخور را در حضور خداوند روي آتش بنهد تا دود بخور سرپوش صندوق را كه روي لوحههاي دهفرمان (گواه بر تجلي  خداوند به فرزندان ييسرائل (اسرائیل) در كوه سينَي (سینا)) است بپوشاند، تا نميرد.
14.  از خون گاو برداشته با انگشت سبابهاش به سمت شرق در جهت بالاي سرپوش لوحههاي دهفرمان بيفشاند و در جلو سرپوش صندوق هم (بر زمين) با انگشت سبابهاش هفت مرتبه از آن خون بيفشاند.
15.  و بز نر قرباني خطا را كه مال مردم است ذبح كرده خونش را از پردهي جايگاه لوحههاي دهفرمان به داخل بياورد و همانطوري كه با خون گاو عمل كرد با خون آن عمل نمايد. يعني آن را در جهت بالاي سرپوش (صندوق لوحههاي دهفرمان) و در جلو آن (بر زمين) بيفشاند.
16.  براي فرزندان ييسرائل (اسرائیل) كه سهواً يا قصداً خبط و خطا كرده، در حال ناپاكي وارد مكان مقدس شدهاند طلب عفو نمايد و همينطور از خيمهي محل اجتماع جايي كه خداوند (حتي) در حال ناپاكي آنها در ميان آنان ساكن ميباشد، همين كار رفع ناپاكي را انجام دهد.
17.  و موقعي كه (كُوهِن (کاهن)) ميآيد تا از مكان مقدس رفع ناپاكي كند تا هنگام خارج شدنش هيچ آدمي در چادر محل اجتماع نباشد و براي خود و براي خانوادهاش و براي تمام جمعيت ييسرائل (اسرائیل) طلب عفو نمايد.
18.  به سوي قربانگاه كه به حضور خداوند است پيش رفته و براي آن رفع ناپاكي كند و از خون گاو و از خون بز نر برداشته روي شاخهاي قربانگاه به اطراف بمالد.
19.  و از آن خون با انگشتش هفت مرتبه بر آن بيفشاند و از ناپاكيهاي فرزندان ييسرائل (اسرائیل) پاك و مقدسش نمايد.
20.  پس از رفع ناپاكي از مكان مقدس و چادر محل اجتماع و قربانگاه، بز نر زنده را پيشآورد.
21.  اَهَرُون (هارون) دو دست خود را روي سر آن بز نر زنده تكيه داده تمام گناهان فرزندان ييسرائل (اسرائیل) و تمام تقصيرات با تمام خطاهايشان را روي آن اعتراف نمايد و آنها را (آن گناهان را) بر سر آن بز نهاده و (آن بز را) بهوسيلهي مرد معين شدهاي به آن بيابان (به كوه عَزازِل) روانه نمايد.
22.  آن بز نر تمام گناهان ايشان را با خود به سرزمين ويران و پر از صخره خواهد برد. پس آن بز نر را در آن بيابان  (به كوه عَزازِل) روانه سازد.
23.  اَهَرُون (هارون) به چادر محل اجتماع آمده لباسهاي كتاني را كه هنگام ورودش به مكان مقدس پوشيده بود كنده آنها را آنجا بگذارد.
24.  و بدنش را در محل مقدس در آب غسل داده و لباسهايش را بپوشد. (آنگاه) خارجشده قرباني سوختني خود و قرباني سوختني مردم را تقديم بدارد و براي خود و براي مردم طلب عفو نمايد.
25.  و پيه قرباني خطا را بر قربانگاه دود كند.
26.  و كسي كه آن بز نر را از (كوه) عَزازِل رها ميكند لباسهايش را بشويد و بدنش را در آب غسل داده بعد از آن وارد اردوگاه شود.
27.  و گاو نر قرباني خطا و بز نر قرباني خطا را كه خونشان براي (طلب عفو مردم و) رفع ناپاكي مكان مقدس به مكان مقدس آورده شده بود به خارج از اردوگاه بيرون ببرد و پوست و گوشت و مدفوعشان را بسوزاند.
28.  و كسي كه آنها را ميسوزاند لباسهايش را بشويد و بدن خود را در آب غسل بدهد و بعد از آن وارد اردوگاه شود.
29.  براي شما قانون ابدي باشد. خواه تابع و خواه غريبي كه در ميان شماست در ماه هفتم در دهمین روز جانهاي خود را رنج داده (روزه بگيريد). هيچ كاري نكنيد.
30.  زيرا در اين روز (كُوهِن (کاهن) بزرگ) براي شما طلب عفو ميكند تا شما را مبرا نمايد. لذا شما از تمام خطاهاي خود كه نسبت به خداوند (مرتكب شدهايد) مبرا خواهيد شد.
31.  براي شما شبات يعني تعطيل كامل است جانهاي خود را رنج بدهيد (روزه بگيريد). قانون ابدي است.
32.  و كُوهِنی (کاهنی) كه (مرجع صلاحيتدار) وي را مسح كرده و منتصب نمايد كه جاي پدرش كُوهِنی كند (آن) لباسهاي كتاني يعني لباسهاي مقدس را بپوشد و طلب عفو نمايد.
33.  از آن مكان مقدس و از خيمهي محل اجتماع و از قربانگاه، رفع ناپاكي كند و براي كُوهِن (کاهن)ها و براي تمام اجتماع مردم طلب عفو نمايد.
34.  اين (دستورات) براي شما قانون ابدي باشد كه سالي يك مرتبه براي فرزندان ييسرائل (اسرائیل) از تمام خطاهايشان طلب عفو كنيد (اَهَرُون (هارون)) همانطوري كه خداوند به مُشه (موسی) فرمان داد عمل نمود.



1.      خداوند به مُشه (موسی) چنين گفت:
2.      به اَهَرُون (هارون) و پسرانش و به تمام فرزندان ييسرائل (اسرائیل) خطاب نموده به آنها بگو اين است مطلبي كه خداوند فرمان داده است تا بگويم.
3.      هر شخصي از خاندان ييسرائل (اسرائیل) كه در اردوگاه يا خارج از اردوگاه گاو يا بره يا بزي را ذبح نمايد ...
4.      و آن را براي قرباني نمودن به درگاه خداوند به جلو چادر محل اجتماع پيش ميشكان نياورد... (اين عمل) براي آن شخص قتل محسوب خواهد شد. او خون ريخته است و آن شخص از ميان قوم خود نابود خواهد شد.
5.      از اين جهت است كه فرزندان ييسرائل (اسرائیل) (بايد) ذبحهاي خود را كه در صحرا ذبح ميكنند براي خداوند به دَرِ چادر محل اجتماع نزد كُوهِن (کاهن) آورده آنها را براي خداوند به صورت قرباني سلامتی ذبح كنند.
6.      و كُوهِن (کاهن) آن خون را بر قربانگاه خداوند در درگاه چادر محل اجتماع بپاشد و آن پيه را به عنوان بوي خوشآيندي براي خداوند دود كند.
7.      و ديگر ذبحهاي خود را براي شياطين كه به دنبال آنها منحرف ميگردند ذبح نكنند. اين براي آنها و نسلهايشان قانون ابدي خواهد بود.
8.      به آنها بگو هر شخصي از خاندان ييسرائل (اسرائیل) و از غريبي كه در ميان آنها زندگي كند كه قرباني سوختني يا ذبحي تقديم بدارد ...
9.      و براي تقديم آن، آن را به حضور خداوند به چادر محل اجتماع نياورد آن شخص از ميان قومش نابود خواهد شد.
10.  و هر شخصي از خاندان ييسرائل (اسرائیل) و از غريبي كه در ميان شما زندگي ميكند كه هر نوع خوني بخورد خشمم را متوجه خورنده خون ساخته و او را از ميان قومش نابود ميسازم.
11.  زيرا جان هر بشري به (جريان) خونش بستگي دارد و من براي شما آنرا براي قربانگاه تخصيص دادم تا براي جانهاي شما سبب عفو شود، زيرا خون (قربانی) است كه براي شخص سبب عفو ميگردد.
12.  به اين جهت به فرزندان ييسرائل (اسرائیل) گفتم هيچ كسي از شما و از غريبي كه در ميان شما زندگي ميكند، خون نخورد.
13.  و هر شخصي از فرزندان ييسرائل (اسرائیل) و از غريبي كه در ميان آنها زندگي ميكند كه حيوان صحرايي يا بالداري را كه خوردني است شكار ميكند خونش را ريخته[1] با خاك بپوشاند.
14.  زيرا در وجود هر جنبندهاي (جريان) خون به منزلهي جان اوست. از اين جهت است كه به فرزندان ييسرائل (اسرائیل) گفتم خون هيچ جنبدهاي را نخوريد زيرا جان هر جنبندهاي خونش است هركس آن را بخورد نابود ميگردد.
15.  هر شخصي، خواه تابع خواه غريب كه مردار (ذبح حرام-نِوِلا) و نخجير شده (طِرِفا) بخورد لباسهايش را بشويد در آب غسل نمايد، تا شام ناپاك خواهد بود، پاك ميشود[2].
16.  و اگر لباسهایش را نشوید و بدنش را غسل ندهد گناهکار خواهد بود.


توضیحات

[1] چون اصطلاح «خونش را ريخته» به معني قتل كردن است لذا توراه با بهكار بردن اين اصطلاح به ما ميآموزد كه صيد حالت ذبح غير شرعي دارد. فقط در صورتي كه شكار از قسمت پاچه زخمي شود ميتوان آن را ذبح كرده خورد.
[2] پاك ميشود كه بتواند به محل مقدس بيايد يا از چيزهاي مقدس بخورد. ولي بر طبق متن آيههاي 43 و 44 از فصل يازدهم گناهكار ميگردد.






پاراشای قدوشیم





1.      خداوند به مُشه (موسی) چنين گفت:
2.      به فرزندان ييسرائل (اسرائیل) خطاب كرده به ايشان بگو من خداوند داور شما هستم.
3.      مانند (اهالي) سرزمين مصر كه در آن ساكن بوديد عمل نكنيد و چون (اهالي) سرزمين كِنَعَن (کنعان) كه من شما را به آنجا ميآورم عمل نكنيد و به قانونهاي آنان رفتار ننماييد.
4.      احكام مرا انجام دهيد و قانونهاي مرا رعايت نموده طبق آنها رفتار كنيد من خداوند داور شما هستم.
5.      قانونها و احكام مرا كه اگر آدمي آنها را انجام بدهد بهوسيلهي آنها زنده ميماند مراعات كنيد. من خداوند هستم.
6.      هيچكدام از شما با هيچيك از خويشاوندان نزديك يعني محارم اقدام به ازدواج نكنيد. من خداوند هستم.
7.      با زن پدرت (نامادري مطلقه) و با مادرت ازدواج نكن. مادرت است با وي همخوابگي نكن[1].
8.      با زن (بيوهي) پدرت همخوابگي نكن ناموس پدرت است.
9.      با خواهرت دختر پدرت يا دختر مادرت خواه فرزند مشروع يا غيرمشروع باشد همخوابگي نكن.
10.  با دختر پسرت يا دختر دخترت همخوابگي نكن چونكه ناموس تو هستند.
11.  با دختر زن پدرت متولد از پدرت همخوابگي نكن خواهرت است.
12.  با خواهر پدرت همخوابگي نكن خويشاوند نزديك (يعني همخون) پدرت است.
13.  با خواهر مادرت همخوابگي نكن خويشاوند نزديك است (يعني همخون) مادرت است.
14.  با ناموس برادر پدرت كه زن عموي توست اقدام به همخوابگي نكن.
15.  با عروست همخوابگي نكن زن پسرت است با وي همخوابگي نكن.
16.  با زن برادرت كه ناموس برادرت است همخوابگي نكن.
17.  با زني و دخترش همخوابگي نكن. (پس از ازدواج با او) دختر پسرش و دختر دخترش را نگير كه با وي همخوابگي كني. خويشاوند نزديك هستند عمل زشتي است.
18.  زني را با خواهرش نگير كه با وي همخوابگي كرده در حيات وي برايش هوو فراهم كني.
19.  در موقع قاعدگي زن، بهخاطر ناپاكياش به او نزديك نشو كه با وي همخوابگي كني.
20.  با زن همنوعت (اگر هم از شوهرش حامله نشود) همبستري مكن و موجب بارداري او نشو. تا خود را با او ناپاك سازي.
21.  نگذار از فرزندانت كسي را براي مُولِخ[2] (بت مخصوصي است) نابود كنند و نام خداوندت را خوار نكن من خداوند هستم.
22.  با مذكر مانند زن همخوابگي نكن كار زشتي است.
23.  با هيچ چارپايي ارتباط جنسي برقرار نكن كه با آن ناپاك گردي. زن با چارپا ارتباط جنسي برقرار نكند. عملي غيرطبيعي است.
24.  خويشتن را با هيچ يك از اينها ناپاك نسازيد زيرا قومهايي كه من آنها را از پيش شما ميرانم با تمام اينها ناپاك گشتند.
25.  اين سرزمين ناپاك شد و گناه (ناپاك شدن) آن را به خاطر (ملوث شدن) آن انتقام گرفتم. پس آن سرزمين ساكنان خود را بيرون ريخت.
26.  شما قانونها و احكام مرا مراعات نماييد و تابع يا غريبي كه در ميان شما زندگي ميكند هيچيك از اين كارهاي زشت را انجام ندهد.
27.  زيرا تمام اين كارهاي زشت را مردم آن سرزمين كه قبل از شما بودند، ميكردند و آن سرزمين ناپاك گشت.
28.  تا آن سرزمين همانطور كه آن گروه را قبل از شما بيرون ريخت، شما را به خاطر ناپاك كردن (آن سرزمين) بيرون نريزد.
29.  زيرا هركسي كه هريك از اين كارهاي زشت را انجام دهد آن اشخاص انجام دهنده از ميان قومشان نابود خواهند شد.
30.  از امر من اطاعت نماييد و به هيچيك از مراسم زشتي كه قبل از شما انجام ميشد عمل نكنيد و با آنها خويشتن را ناپاك نسازيد من خداوند خالقتان هستم.

توضیحات

[1] در اين فصل، منظور از «همخوابگي نكن» ازدواج نكردن با محارم است که نمونه هايي از محارم را هم برشمرده است.
[2] بتپرستان بچه را از بين دو تودهي آتش به طرف بت مُولِخ عبور ميدادند و او با آتشي كه از درون بت مُولِخ زبانه ميكشيد ميسوخت.








1.      خداوند به مُشه (موسی) چنين سخن گفت:

2.      به تمام جمعيت فرزندان ييسرائل (اسرائیل) خطاب كرده به آنها بگو مقدس باشيد چونكه من مقدسم. من خداوند خالق شما هستم.
3.      هر يك از شما از پدر و مادر خودتان ترس داشته باشيد و تعطيلات (شباتهاي) مرا مراعات نمایيد. من خداوند خالق شما هستم.
4.      به بتها گرايش نداشته باشيد و معبودهاي ريختگي براي خودتان نسازيد. من خداوند خالق شما هستم.
5.      و هرگاه قرباني سلامتی براي خداوند ذبح ميكنيد آن را با رضايت خودتان ذبح كنيد.
6.      در روز ذبح كردنتان و فرداي آن روز خورده شود. بقيه تا روز سوم در آتش سوزانده شود.
7.      و اگر روز سوم خورده شود (قرباني) مردود است، مورد قبول واقع نخواهد شد.
8.      و خورندگان آن (هركدام) گناهش را به گردن ميگيرند زيرا چيز مقدس خداوند را بيحرمت كرده است و آن شخص از قومش نابود خواهد شد.
9.      هنگامي كه حاصل زمين را درو ميكنيد گوشهي صحرايت را كاملاً درو نكن، خوشهي ريختهي درو خود را برنچين.
10.  خوشههاي كم دانه تاكت را نچين. دانههاي ريختهشدهي انگور تاكستانت را جمع نكن. آنها را براي فقير و غريب رها كن. من خداوند خالق شما هستم.
11.  دزدي نكنيد. حاشا نكنيد و به همنوع خود دروغ نگوييد.
12.  به نام من به دروغ سوگند ياد نكنيد كه نام خداوندت را بيحرمت كني. من خداوند هستم.
13.  به همنوعت ستم نكن، به حق او تجاوز منما. مزد مزدور (روزكار) تا صبح پيش تو نماند.
14.  كر را دشنام نده و سر راه كور مانع نگذار و از خداوندت ترس داشته باش. من خداوند هستم.
15.  در داوري بيعدالتي نكنيد، از فقير طرفداري نكن و بزرگ را محترم ندار و همنوعت را با عدالت داوري نما.
16.  در ميان قومت برای سخنچینی رفتوآمد نکن، خطر جانی همنوعت را نادیده نگیر. من خداوند هستم.
17.  برادرت را در دل دشمن مدار، همنوعت را حتماً نصيحت (توام با احترام) بنما تا بهخاطر وي خطاكار نشوي.
18.  از افراد قومت انتقام نگير. كينهتوزي نكن. همنوعت را چون خودت دوست بدار. من خداوند هستم.
19.  قانونهاي مرا مراعات كنيد. چارپايت را با غير جنس خودش جفت نكن. مزرعهات را با دو جنس تخم کشت نکن. لباس دو جنسه از پشم و کتان، بر تن خود نکن.
20.  اگر مردي با زني خوابيده و نزديكي كند در حالي كه آن (زن) كنيز[1]  نامزد شدهي ديگري بوده، بازخريد كامل نشده باشد يعني به او آزادي (كامل) داده نشده باشد محاكمه به عمل آيد. آنها كشته نشوند زيرا آن زن (كاملاً) آزاد نبوده است.
21.  (آن مرد) جريمهاش را براي خداوند يك قوچ قرباني تقصير به درگاه چادر محل اجتماع بياورد.
22.  و كُوهِن (کاهن) با آن قوچ قرباني تقصير، به خاطر خطايي كه آن مرد مرتكب شده است برايش از حضور خداوند طلب عفو كند. خطايي كه مرتكب شده است بخشوده ميشود.
23.  هرگاه وارد آن سرزمين شده و هر نوع درختي كه ميوهاش خوردني است بكاريد (در سالهاي اول) از ميوهاش استفاده نكنيد. ميوهاش براي شما سه سال غيرقابل استفاده باشد. خورده نشود.
24.  و در سال چهارم تمام ميوهاش را براي شكرگزاري خداوند وقف كنيد.
25.  و از سال پنجم ميوهاش را بخوريد تا حاصلش را براي ما افزايش دهد. من خداوند خالق شما هستم.
26.  چيزي را با خونابه[2] نخوريد فال نگيريد. غيبگويي نكنيد.
27.  دور سر خود را نتراشيد و گوشه(هاي) ريشت را (با تيغ) نزن.
28.  بهخاطر (درگذشت) كسي بدنتان را خراش ندهيد. بر (تن) خودتان خالكوبي نكنيد. من خداوند هستم.
29.  دخترت را بدون عقد به كسي مده كه او را به فاحشگي واداري تا مردم آن سرزمين مرتكب زنا نشوند و آن سرزمين پر از كار زشت نشود.
30.  تعطيلهاي مرا مراعات كنيد و مكان مقدس مرا مورد احترام قرار دهيد من خداوند هستم.
31.  به احضاركنندگان روح و جادوگران مراجعه نكنيد. خواستار ناپاك شدن به وسيلهي آنها نباشيد. من خداوند هستم.
32.  از پيش پاي ريشسفيد (به حالت احترام) برخيز و عالم ديني را احترام بگذار و از خدايت ترس داشته باش. من خداوند هستم.
33.  هرگاه در سرزمينتان غريبي نزد تو اقامت داشته باشد او را مغبون نكنيد.
34.  آن غريبي كه با شما اقامت دارد چون تابعي از (كشور) خودتان باشد. او را چون خودت دوست بدار چونكه در سرزمين مصر غريب بوديد. من خداوند خالق شما هستم.
35.  در داوري و اندازهگيري و وزن و پيمانه بيانصافي نكنيد.
36.  ترازوي درست وزنههاي درست، ايفاي (پيمانه براي جامدات) درست و هين (پيمانه براي مايعات) درست داشته باشيد. من خداوند خالق شما هستم كه شما را از سرزمين مصر بيرون آوردم.
37.  تمام قانونها و احكام مرا رعايت نموده آنها را انجام دهيد من خداوند هستم.
***************


 قدوشیم 

* شماها مقدسید *

*  همنوعت را مانند خودت دوست بدار میباشد *


****************

دوستان محترم

متاسفانه سایت هفطاراهای هفتگی
 به فارسی که ما از ان برای 
بخش فارسی سایت بهره میبردیم 
به دلایلی تعطیل شده. 
لطفا پوزش ما را از این بابت 
که نمیتوانیم تا اطلاع بعدی
 ترجمه هفطاراهای هفتگی را
 در اختیارتان بگذاریم بپذیرید!.


שבוע טוב, נעים ומבורך לכולם


با ارزوی هفته ئی نیک و زیبا 

و دوست داشتنی برای همگان

Have a nice and 

wonderful week








David Fakheri
داوید فاخری

דוד פאחרי





No comments:

Post a Comment

POST توراه و هفطارای

Every Post's Information